مأموریت ...

هر کس را برای کاری آفریده‌اند. چه اشکالی دارد که سال‌ها برای یافتنش وقت بگذاریم؟ بعضی‌ها با سرعت زیادی می‌دوند ولی پاسخی برای سؤال " به کجا ؟ " ندارند. چون بقیه میدوند، او هم میدود تا عقب نماند.

آن‌هایی که خداوند را حکیم میدانند، می‌یابند که آفرینش‌شان در این عصر بی‌دلیل نیست و به آن فکر می‌کنند. 

آیا قرار است کاری انجام بدهیم؟

یکی از کسانیکه میخواست در تسنیم فعالیت کند، بعد از چند روز پرسید من چکار کنم؟ کاری هست که من انجام دهم؟ آن موقع کاری که ایشان انجام بدهد نبود. گفتم که شما فعلاً در کارگاه‌ها شرکت کن و یاد بگیر و اگر نیاز و پرسشی داری مطالعه کن تا برطرفش کنی. گذشت و از ما هم جدا شد. فعالیت‌هایی داشت. خودش هم میگفت راضیست. خبری هم الان از او ندارم.

بر اکثر ما عادت‌ها و تقلیدها حکومت می‌کنند و ریشه فعالیت‌های ما هستند.

چقدر فاصله هست بین انسانی که یافته است برای امری خلق شده با آن‌هایی که از سر عادت و تقلید کارشان را انجام می‌دهند!

هنر بزرگ مردان خدا شهادت است. شهید هم یعنی کسی که قبل از مرگ مرده و حیات را برگزیده و شهید زیسته است. شناخت مأموریت در هر عصر، هنر بزرگیست که شهدا این هنر را دارند.

راستی مأموریت ما چیست؟

۰
جامی
۲۳ بهمن ۱۳:۱۷
سلام
این کاملا درسته که لازمه هر فرد برای پیدا کردن ماموریتی که داره و مسیری که باید بره تلاش کنه...شاید به اندازه سالها ...
اما در مورد فردی که مثال زدید..
شاید دادن مسئولیت نه خیلی مهم مثلا در کنار یه فرد دیگه بهتر میتونست به تواناییاش پی ببره و شناخت پیدا کنه..
هم خودش هم بقیه..
شاید آفت پیدا کردن مسیر و ماموریت برای فردی گرفتن مسئولیت باشه که اگه بهش داده بشه رفع این آفت بشه..
یا اینکه نه باید رها بشه بعد از همون پیشنهاد مثلا شرکت در کارگاه ها تا مثلا به نوعی آزادانه انتخاب کنه..و بشناسه..؟؟؟
برای همه افراد صادقه این مسئله ؟

پاسخ :
سلام...
بله شاید حرف درستی باشه ... اما قصدم این بود که بگم فضای حرکت فعالین هم ریشه های محکم عادت را دارد .
نه برای همه افراد این روش صادق نیست ..
غلامرضائی
۲۳ بهمن ۱۹:۲۸
سلام
کار کردن برای امام زمان (عج) منّتی است که خداوند بر دوش بنده‌اش قرار داده و مسلماً همه مشمول این منّت نخواهند بود.

در مورد فردی که مثال زدید، از نظر من دو حالت وجود دارد:
1. شما مقصر بودید چون دادن وظیفه یا مسئولیت و یا کمک کردن در کنار مسئولی دیگر به او باعث می‌شد آن شخص در کانون بماند.
2. شما مقصر نبودید و قصدتان از این کار، آشنایی اولیه وی با کانون بوده است. (بنظر من این صحیح است و باعث خواهد شد فرد از کانون زده نشود!!!)

فی امان الله
پاسخ :
سلام...
فعلا مهم این نیست که کار من درست بوده است یا نه .. میخواستم نشان دهم که ما عادت کرده ایم که قبل از فهم ماموریت مان بدویم !
وگرنه این قصه فقط همین که گفتم نیست !
خسروی زاده
۲۳ بهمن ۲۳:۲۲
سلام.
به نظر من همه ی افراد هم اینطور نیستن..
کجارفتن رو میدونن ولی چگونه رفتن و چرا رفتن رو نمیدونن،میدونن مقصد و هدف جیه نمیدونن چجوری باید به سمتش حرکت کنن، راه رو گم کردن

بعضی ها هم فکر میکنن که جواب این سوال ها رو میدونن ولی در واقع نمیدونن!!!
پاسخ :
سلام 
آدم ها رو میشه شناخت . فهم فرق بین انسانی که ماموریتش رو فهمیده با کسی که اهل عادته،سخت نیست ..
 
!!!!!
۲۴ بهمن ۲۱:۳۳
به نظر شما اگر کسی از شما جدا شد یعنی راه را گم کرده است؟ یعنی فعالیت هایش بر اثر عادت و تقلید بوده است؟یعنی مآموریتش را پیدا نکرده است؟ عجب!!!
مشکل تسنیمی ها همین است
وقتی وسعت دید دبیرشان این است که کسی که با تسنیم نماند عقب مانده و گرفتار عادت و تقلید بوده وای به حال بقیه کادر.
به نظر من فرد مورد نظر کار بسیار بسیار درستی کرده که شما را رها کرده تا مانند شما گرقتار عادت و تقلیدها نشود.
پاسخ :
نه. نظر ما این نیست.
قضاوت هایتان مقداری عجیب و غیرطبیعی و انشاءالله از سر بی اطلاعی است .
مشکل تسنیم ،دوستانی است که به جای کمک و همراهی حسادت میکنند و ناخواسته به دشمنان و شیطان سواری میدهند.
...
۱۷ تیر ۱۸:۱۹
و البته شاید او جدا شده تا گرفتار تقلید ها نشود...تا بعد از این که خودش را پیدا کرد شروع به کار کند...و بعد از این که هدفش را به تنهایی و در خلوت خویش ((بدون هیچ کلام هدایت کننده)) پیدا کرد برگردد...جلسات تسنیم در ابتدا از نظر من یعنی سردرگمی، و این حق را باید داد به همه کسانی که تازه وارد شده اند!
بدون هیچ گونه قضاوت عجولانه...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About Me
سلام علی آل یس
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بی‌معناست. ظهور امام واقعه‌ای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـی‌شود.
ظـهـور آینـده‌ی امـام مـسـتلزم اسـتـحاله‌ی قلـب انسان‌هاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.

ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع می‌دانیم.

و ایـن بـهانـه‌ای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.

نــام کــانون را بــا الــهام از آیـه‌ی 27 سوره‌ی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمه‌ی جوشان باشیم.

سعـی بر ایــن بود که مهــارت‌های مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتی‌ست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که می‌تواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.

__________________________

- هنر آن است که فردی بی‌هیاهوهای سیاسـی و خودنمایی‌های شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)

- هرچه زمان می‌گــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجب‌تر و فوری‌تر" احساس می‌کنم.
امام خامنه‌ای (مدّظله العالی)

دستان مشــتاقت را به گرمـی می‌فشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم:
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان