اساس تشکیلات:
وقتی چند نفر کنار هم قرار میگیرند، من های مختلف کنار هم جمع می شوند.هرکس هر کاری بخواهد انجام دهد در راستای دوست داشتن خودش است. درواقع همه ی کارها بر اساس حب ذات است.
حب ذات در وجود ما امری است که خدا قرار داده در نتیجه اصلش بد نیست و اگر درست استفاده شود مطابق آن چیزی که خدا گفته، حرکت صحیح است.اما ممکن است شیطان آنرا به طریق غلط به کار ببرد.
مثلا در تشکیلات، ده نفر کنار هم، ده تا حب ذات است. هر کس سلیقه ی خاصی دارد.
در نتیجه نزاع پیش می آید.
یک بدن اعضای مختلفی دارد. با اینکه هر کدام یک حقیقت جدایی است ولی با هم یک کار را انجام می دهند. یعنی هر کدام مکمل دیگری اند.
در تشکیلات نیز باید از این الگو گرفت. در تشکیلات افراد مختلف با حب ذات های مختلف، باید مانند اعضای بدن مکمل یکدیگر باشند.درنیجه انرژی کمتر، حرکت بالاتر.
اگر اختلاف سلیقه ها در جامعه ای به حرکت در آمد، حرکتی صورت نمی گیرد ولی اگر اشتراکشان با هم به حرکت در آمد،حرکت صورت میگیرد.
پس وقتی یک تشکلی شکل میگیرد باید حب ذات به سمت مشترکات برود.
مثلا روح جمعی در زمان انقلاب باعث شد انقلاب پیروز شود و همچنین در جنگ تحمیلی.
نکته آخر:
باید قبل از ورود به کارزار، روح جمعی را آزمایش کرد. دانشگاه بهترین مرکز و بهترین دوره برای ایجاد روح جمعیست.