فلسفه ی اربعین

در شب اربعین امسال، آیت الله حائری شیرازی میهمان برنامه ی تیتر امشب شبکه ی خبر بودند و طی گفتگویی مطالبی پیرامون "فلسفله ی اربعین" بیان نمودند، که در ادامه ی مطلب این پست، متن کامل گفتگو قرار داده شده است.
گوشه هایی از فرمایشات این عالم برجسته را با هم می خوانیم:

 

·        - هر تمدنی 5 شاخصه دارد، که نمیتوان از آنها فاکتور گرفت:

امنیت،عدالت،حرمت انسانی،آزادی و محبت

·        - امروزه تمدن غرب که حاصل علم بدون دین است، در همه ی این 5 شاخصه به بن بست رسیده و به جای امنیت، تعادل وحشت به ارمغان آورده. با بررسی عملکرد سازمان ملل به عنوان بزرگترین مرجع عدالت و پدیده ی "حق وتو" میتوان پی به سراب بودن عدالت و حرمت انسانی و آزادی برد. محبت نیز در مانند بقیه ی فاکتورها در جهان امروز رو به خاموشی می رود.


·        - تمدن اسلامی در تمامی موارد بالا حرف برای گفتن دارد، که در ادامه مطلب به بررسی آن می پردازیم.

·         که یکی از مظاهر بزرگ و کامل محبت در تمدن اسلامی، راهپیمایی اربعین است که بزرگترین همایش و رژه همگانی در تمام طول تاریخ و جغرافیای بشریت است.


·        - امروز، مردم عالم که تشنه ی محبت و انس حقیقی هستند باید ببینند مکتبی به اسم اسلام حسینی و اسلام عاشورایی، سرچشمه ی محبتی است که می توانند در ابعاد وسیع و چند میلیونی پیاده روی اربعین شاهد آن باشند.

و این ان شاالله زمینه معرفی مکتب سعادت بخش اسلام به تمامی عالم خواهد شد.


متن کامل گفتگو در ادامه مطلب


پیوست:

1. آیت الله حائری شیرازی در همایش ملی ظرفیت های فرهنگی و تمدنی کنگره بزرگ اربعین حسینی:بروید رابطه محبت صاحبخانه را نسبت به مهمان های اربعین فیلم‌برداری کنید. انتظار نداشته باشید سینمای شرق یا غرب این کار را انجام دهد.


2.حجت الاسلام پناهیان که در مسیر پیاده روی اربعین به سمت کربلا بودند، با دعوت امام خامنه ای به مراسم روضه ی اربعین در بیت رهبری به تهران بازگشتند. صوت بیانات ایشان در بیت رهبری در لینک پایین قابل دانلود می باشد.

گوشه ای از فرمایشات ایشان:

در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان در سخنانی، مسئله‌ی ریزش‌ها و رویش‌ها و جدا شدن منافقان از صف مؤمنان را از مقدمات قطعی ظهور حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف خواند و گفت: افراد در جامعه‌ی ایمانی باید تلاش کنند که درون خود را اصلاح کنند تا در غربال قبل از ظهور و آشکار شدن سرّ درونی انسان‌ها، جزء ریزش‌ها قرار نگیرند.
وی، امتحان ولایت‌پذیری را مهمترین و دشوارترین امتحان دانست و گفت: کربلا با اسرار درونی انسان‌ها سر و کار دارد و اربعین فراخوان رحمت الهی برای جذب و اصلاح انسان‌هایی با سیرت نیکو است، و علت کینه و بغض نظام سلطه و عوامل آن از راه‌پیمایی عظیم و ده‌ها میلیونی اربعین نیز همین قدرت و عظمت اربعین در نجات انسان‌ها است.


دانلود صوت سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در بیت رهبری/ 11آذرماه 94





بسم الله الرحمن الرحیم

در این برنامه پیرامون ظرفیت های زیارت اربعین صحبت میکنیم و این که اساساً چه فضایلی در پس این زیارت وجود دارد و چه میزان از این ظرفیت ها شناخته شده و چه میزان هنوز نا مکشوف باقی مانده است

توفیق داریم در خدمت آیت الله حائری شیرازی باشیم .جناب عالی فرموده بودید که زیارت اربعین پرچم کشتی تمدن اسلامی است که باید در معرض دید عموم جهانیان قرار بگیرد.این تمدن که به آن اشاره کردید چه ظرفیت هایی دارد که در پس این زیارت نهفته است و این که چه مقدار ما قابلیت داریم که از این استفاده کنیم.

آیت الله حائری شیرازی: وقتی ما میخواهیم در مورد تمدن اسلام صحبت کنیم ، وضعیتی که رقیب او الان بهش رسیده را درنظر میگیریم.

همه ی تمدن ها روی این چند موضوع تکیه می کنند: امنیت،عدالت، حرمت انسانی ، آزادی و بالا تر از همه ی این ها محبت.این ها چهره های حیات انسانی است ، با حیات جانوری کاملا متفاوت هستش و دعوت تمام تمدن ها به سوی همین هاست.هیچ کسی نمیتونه از یک کدام این ها فاکتور بگیره .باید همه را در ادعای خودش داشته باشد.

غرب تمدنش را بر مبنای علم منهای دین قرار داده.

در تمام این 5 مرحله ،به جای آن که به آب برسد، به سراب رسیده است.

اول امنیت: از دید همه کس ، عقب افتاده ترین دوره ها، عهد حجر هستش و پیشرفته ترین دوره ها ، عصر ماست. از آن عهد تا این عهد باید دید بزرگترین خطرها کدام است.آن دوران بزرگترین خط ها این بوده که کسی با زور بازو، سنگی را پرتاب کند و فرق سر کسی را شکافد یا معدومش کند، نتیجه ی دعوا همین بود.

الان که دعوا ها حل نشده، همان اختلاف ها و دعوا ها و نفسانیت هایی که در عصر حجر بود الان هم هست، زیاده خواهی هایی که بود،اکنون هم هست. اما الان آن بازو هایی که سنگ پرتاب میکرد تبدیل شده به موشک قاره پیما،آن قلوه سنگ شده کلاهک هسته ای. آن کله تبدیل شده به یک یا چندین شهر، خب شما میگویید الان که اتفاقی نمیفتد.

چرا اتفاق نمیفتد ؟ به این دلیل که طرفین شهر های طرف مقابل از نشانه رفته اند.در چنین وضعی ما داریم زندگی میکنیم. آنچه به آن رسیدیم، "تعادل  وحشت" است نه امنیت و هر چه هم جلو میرویم این وحشت بیشتر است چون سلاح ها دقیق تر میشه، قدرت تخریبش هم بیشتر  میشه.نتیجه این میشه که ما که میخواستیم به امنیت برسیم ، به تعادل وحشت رسیدیم.پس این که آوردیم امنیت نبود سراب بود

می آییم در قسمت عدالت:چشم و چراغ عدالت و دادگستری بزرگ عالم ، سازمان ملل هستش.

در سازمان ملل برای 5 کشور حق وتو گذاشتند که منافع این ها مطلق است و هیچ کسی نمیتواند منافع این ها رو تقیید (تقیید به محدود کردن شمول یک مفهوم به وسیله قید می گویند) کند.این ها میتوانند با حق وتو هر کاری بکنند هیچ دلیلی هم نمیخواهد! اما صد کشور چیزی بخواهند یا بخواهند از منافعشون دفاع کنن ،  نمیتوانند هیچ کاری کنند.این عدالت نیست ،این سراب عدالت است

این صد کشور ناچارند قبول کنند این جور نیست که بتوانند تمکین نکنند.این هم معنای آزادی!!!

و این که این  صد کشور که یکی از آنها هند با یک میلیارد جمعیت است، اعتبار و امنیت نداشته باشند ، حرمت انسانی چه میشود؟

محبت که دیگر هیچ!!!الان محبت بین زن و شوهر و بین پدر و فرزند از بین رفته. در این وضعیتی که انسان ها به وجود می آیند، مزه ی این محبت کم شده. در مقابل این ها ، دین تزش مشخص است. تکلیفش مشخص است وقتی میخواهد درباره  امنیت حرف بزند، حرف برای گفتن دارد ، علم [این ویژگی را] ندارد.علتش این است.

دین یه چیز را در مسئله میبیند؛ علم یک چیز را.علم به الف میگوید من در اختیارت  صلاح بازدارنده میگذارم تا ب را از تجاوز به تو باز دارم.به ب هم همین را میگوید، مجهزت میکنم که او را بازداری.همین ، دیگر هیچ.

دین این طور نیست.دین اول کاری که میکند میگوید تو را از تجاوز به دیگری باز میدارم.

علم فقط میگوید تجاوز دیگری به تو، اما دین میگوید اول باید جلوی تجاوز تو به دیگری گرفته شود.علم دستش خالی ست، چیزی ندارد که به انسان بدهد تا از تجاوز به غیر دست بکشد.

دین اولین کاری که میکنه میگه تو را از تجاوز به دیگری باز می دارم.علم فقط میگه تجاوز دیگری به تو[قابل دفع است].دین میگه نه. اول تجاوز خودت به دیگری رو من کنترل میکنم.

علم در اینجا دستش خالیه.علم هیچ چیزی نداره که به انسان بده تا انسان تجاوز به غیر نکنه. از تمام دانشگاه های عالم سوال کنید  در هر رشته ای کسی پروفسور بشه اما مطمئن باشید که تجاوز به غیر نمی کنه میگن اون ربطی به این قسمت نداره.چرا؟

دین میتونه جلو تجاوز خود انسان رو به دیگری بگیره؟ دین میگه خدا.دین میگه آخرت.دین میگه حساب.دین میگه کتاب.

با کنترل میکنه. اینا در تمدن دخیله. دین میگه خودت تجاوز به دیگری نکنی. اما علم که اونو می برد.دین قبولش داره.

اعدولهم مستطعتم من قوه و من رباط الخیر -تایید دین هست نسبت به علم.میگه بازدارنده غیر رو برای خودت داشته باش که تجاوز به تو نکنه.

اما یک نکته ی سومی که باز دین داره علم درباره او کاری نمیتونه بکنه اینه. اگر این دیگری خواست به نفر سوم تجاوز کنه جلو تجاوز او رو بگیره.این سه کارو میکنه. تمدن اسلامی خودش رو کنترل میکنه تجاوز به کسی نکنه.قدرت علمی داره که به اندازه ی روز بازدارنده داشته باشه کسی بهش تجاوز نکنه. سراینکه به دیگری سومی هم تجاوز نکنه کما اینکه ما از فلسطین دفاع میکنیم.

میگیم نمیحوایم بگذاریم که اسرائیل به فلسطین تجاوز کنه .این تمدن اسلامی مان است .اگه یه همچین قدرت فائقه ای در عالم به وجود آمد.هر کسی در پناه و احساس امنیت می کنه  چون اونجا قدرت دست کسی است که تجاوز به غیر نمیکنه و جلو تجاوز دیگران رو هم می گیره.

این آب هست، این دیگه سراب نیست.در تقسیم قدرت هم میگه "تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم" بیایید یه حرف بزنیم -بی طرفانه -بین خودمون-بیایید بگوییم خدا را عبادت می کنیم.

شریکی براش قایل نیستیم و هیچ کداممون دیگری را آقای خودمون قرار ندیم یعنی ما نمیخواهیم آقای دیگری بشویم.ما نمیخوایم برتر از دیگران بشیم.ما می خوایم دیگران هم برتر ار ما نباشن.

اما ما در جایی زندگی میکنیم که ترجیع بندش رو در آلمان اینه..آلمان  آلمان بالاتر از همه ...این جنگ ایجاد میکنه ...این جنگ ها که پیش میاد میشه تو پرچم ها و سرود ملیهاشون بخوانی .سرود ملی ما اینه..." و لا یتخذ بعضنا-بعضا اربابا من دون الله .

ما برای سیادت در عالم قیام نمی کنیم.دین برای اینه -در جنبه ی عدالت عرض کردم .در زمینه حرمت انسانی بالاتر از همه اینها محبت است.محبت در اربعین... بیایید نگاه کنیم -شما اگر فرزندتون میهمانتون باشه ..به این رغبت و عشقی که عراقی ها پذیرایی میکنن از شما  اینجوری ارادت به خرج میدن.پدر شما پای شما رو میشویه تا وقتی وارد میشی.شما پای پدرتو میشویی؟ این کارهایی است که هیچ کس نمیکنه.مادر برای فرزندش هم همچین کاری نمیکنه .بچه ی 18ساله ای  کسی آمده باشه مهمون مادرش اومده باشه میگه پات دراز کن من بشویم؟! اما این عراقی بهتون میگه پات دراز کن من بشویم

زیبایی یک گل را باید نشان بدهید. گل همین گفتگوهایی است که اینها می کنند. تلویزیون باید به افراد می گفت شما که می روید زیارت، موبایل تان هم که همراهتان هست، از این لحظه ها فیلم بگیرید.

20 میلیون با این وسایل می شدند خبرنگار شما و شما به همه ی عالم منعکس می کردید. استفاده از ظرفیت یعنی این. مورد به مورد اینها فیلم مستند دارد. چرا این کار را نکردید؟ من گله کردم از تلویزیون برای همین است.

مجری: کلام شما کاملا متین است.

اگر ما رفتیم از اینها فیلمبرداری کردیم و آوردیم، اینست. کجای کاریم؟ حقایق توی این خانه هاست توی این برخورد هاست.

بنده برادری داشتم که به رحمت خدا رفتیند. ایشان کاریزما و جذابیت و ابهت خاصی داشتند. وقتی می گفتند نه خیلی محکم بود. رفته بودند پیاده روی اربعین، میزبان تشت و آب آورده بودند گفته بودند آقا بگذارید پایتان را بشویم. برادر ما گفته بود لازم نیست نمیخواد زحمت بکشید. اینجور احساس می کردند در من تکبر ایجاد می کند، او هم انسان است. دوباره اصرار می کند که اجازه بدهید من پایتان را بشویم.

خسته شد تا اینکه رو به حرم حسین بن علی با اشک گفت: یااباعبدالله ببین زائرت چقدر بخیل است نمی گذارد من ثواب کنم. برادر ما گفته بود بیا و اجازه داده بود بشوید.

این کار ها را برای چه انجام می دهند؟

روح اینجاست، آب اینجاست اهل عالم ببیند اینها دارند آب می خورند.چشمه آب حیات اینجاست. اینکه گفته می شود آب حیات را حضرت خضر نوشیدند و عمر جاودانه پیدا کردند، همین هاست.

دلا بنوش از این آب و زنده شو جاوید

مگو که چشمه ی حیوان فسانه است و محال

حافظ می گوید اشعار من آب حیات است اگر تو بنوشی، عمر جاودانه پیدا می کنی.برای همیشه زنده می مانی. نگو که چشمه آب حیات افسانه است. اینها اینجا هست.

مردم ببیند که اینجا چشمه جوشیده و مردم دارند از آب حیات می نوشند. خیلی مهمه. این روابط انسانی.

من خواستگاری کرده بودم دختر رهبر شیعیان اتریش را. تازه مسلمان شده بودند. فرهنگ آلمانی داشت. پسر من فرهنگ ایرانی داشت. همه می گفتند که اینها چجوری می توانند با هم زندگی کنند چطوری می شود خیلی این سوال بود. پدر دختر از من سوال کرد، دو تا حبه قند از قندان برداشتم. گفتم این فرهنگ ایرانی این فرهنگ آلمانی. هر دو را در ظرف چایی انداختم گفتم این ظرف چای هم فرهنگ اسلامی.

این دو تا را انداختم و هم زدم گفتم قندها کجا رفت؟ گفت حل شد. گفتم اسلام حل میکنه تواناییش را داره.

موافقت کردند. باز دختر گفت باید بیایم با اینها دیدار کنم بعد تصمیم بگیرم.آمد با اینها زندگی کرد دید اینها همه با هم در صفا و صمیمیت هستند. تا یگانگی برادرها را بهم ندید نپذیرفت. الان هم با هم بسیار صمیمی و خوب هستند. تلویزیون هم چندبار از این خانواده فیلم گرفته. اینکه مردم عالم ببینند تمدن غرب دو کشور را 8 سال در مقابل هم قرار میده و بیش از300 هزار کشته. بستگان آن مقتولین و بستگان این مقتولین می آیند از هم انتقام نمی کشند، اسلام می آید این 8 سال جنگ را تبدیل به چنین آشتی می کند. این اسلام این ظرفیت را دارد که بتواند امریکایی و روسی را بعد از عمری دشمنی با هم یکی کند. یگانه کند. فقط می خواهد که ما به عالم بگوییم در اینجا چه خبر است. یک مقدار ما مسلمان ها، عرضه مان برای اینکه توانایی های اسلام را نشان بدهیم ضعیف است و این عیب ماست وگاهی وقتی ارزش های ما را تمسخر می کنند سست می شویم. این عیب ماست. که این در یهود نیست. یهود این مزیت را نسبت به ما دارد. وقتی در چیزی مسخره اش می کنند به اون چه دارد می نازد تا آخر. چون می دانید اینها را چقدر در موضوع تعطیل کردن شنبه ها اینها را مسخره کردند.می دانید چقدر در همین عالم چقدر اینها را دست انداختند که حتی نمی گذارد کلید چراغ را روشن کند، به دوستش می گوید بیا شب شنبه است چراغ ما را روشن کن شب شنبه است، من نباید کاسبی کنم.

در کودکی همسایه ما یهودی بود. من در کارهای اینها دقت میکردم.کاسه ای آلومینیومی سوراخ شده بود، این کاسه ها را با چکش می کوبیدند تا پهن بشه و سوراخ بسته شود. شب شنبه ای بود، میخواست سوراخ کاسه را ببندد، خانمش میگفت نکن امشب شب شنبه است.این کاسبی است. تعطیل کن.

اینها در دیگ کمونیستم جوشاندشان،همان که بودند تا آخر رفت. اینها کمونیست نشدند اما مسیحی ها خیلی هاشان کمونیست شدند. ااینها روابط خانوادگی شان را حفظ کردند، اما مسیحی ها از دست دادند.

به همین خاطر اینها(یهودی ها) آن روزی که روی لج نیفتاده بودند، خداوند اینها را به عنوان الگو انتخاب کرده بود. 

وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿۳۲﴾

و قطعا آنان را دانسته بر مردم جهان برتری دادیم.

ما آنها را آگاهانه در بین اهل عالم انتخاب کردیم. چون اینها سنگ های سربی بودند.نقشی که روی اینها می زدند مثل سنگ های تخت جمشید در زیر باران های 2500 ساله هنوز تغییر نکرد اند. این صلابت شان است.

منتها حسادت و لجاجت شان[جریان را تغییر داد]. همان مساله ای که سر ابلیس آمد با آن توانایی هایش. بخاطر سجده نکردن بر آدم به آن روز نشست. اینها هم بخاطر اعتراف نکردن به حقیقت به یک موجود بسیار مذموم و منفور تبدیل شدند.

که اسپینوزا این حرف را درباره ی آنها میزند: برادران کلیمی ما فضائل شان ریشه در زدائل شان دارد. حرف خودشان است. شما نگاه به اتحادشان نکنید به خاطر شدت نفرتی که از دیگران دارند با هم اینطوری کار می کنند. نه اینکه ریشه در محبتی و انسی داشته باشد.

موشه دایان وزیر دفاع رژیم اشغالی در زمانی که جنگ 6 روزه اتفاق افتاد، می گوید:

این عرب ها بسیار مهمان نوازند، هرجایی که رفتم آنها من را دعوت به غذا. اما برادران کلیمی من را دعوت نکردند که از غذاهایشان بخورم.

مزیت این جامعه[مسلمین] همین محبت و انس است.

بحث من این است، 8 سال جنگ بوده بین دو طرف چطور شد؟

تمام اینها در جنگ شرکت می کردند. مگر می توانستند شرکت نکنند؟ شیعه هم بودند مجبور بودند. صدام می آوردشان توی کار. یک روز عده ای حاضر نشدند بیایند. صدام یکجا 700 نفر را اعدام کرد تا مجبور شوند بیایند، آن هم با آن سابقه[دوستی تاریخی].

این موضوع به ما نشان می دهد که تمدن غرب بر اساس دشمنی بنا نهاده شده. و آنچه انسان نیاز ارد ایمروز دوستی است.

نهال دوستی بنشان که بار دل به بار آرد

نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آید

تمدن اسلامی می خواهد به اهل عالم بگوید شما را دعوت می کنم به محبت و این را بفهمید. بشر تشنه ی محبت است. عطش محبت همه ی زن و مرد و کوچک و بزرگ را اشغال کرده است. و امروز همه ی تمدن ها به آخر خط رسیده است.

ببینید اسلام با حذف اهلبیت جای خودش را مشخص کرده. به داعش رسیده. داعش قرآن منهای اهلبیت را گرفته و هرجور خودش می خواهد تفسیر می کند.می گوید خودم هرچه فهمیدم، چه می کند؟

خلبانی که بمباران کرده و اسیرشان شده این آیه را بزرگ کرده و جلوی دوربین ها قرار می دهد:

اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ 

... پس هر کس بر شما تعدّى کرد، همان گونه که بر شما تعدّى کرده، بر او تعدّى کنید ...

(سوره ی بقره آیه 194)

و می گوید این خلبان سوزانده، ما هم او را به استناد قرآن می سوزانیم.

جلوی دوربین ها دست و پای اون را می بندند، اون را می سوزانند و با این کار اسلام هراسی می کنند.

اگر اسلام اینست همه ی عالم می گویند ما قبول نداریم.

چرا این آیه را نمی بیند:

 وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا

و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر می خورانند

آیه 8 سوره مبارکه انسان

 

روز اول اهلبیت 5 تا نان داشتند، علی علیه السلام و حضرت زهرا و حسنین و فضه، زمانی که مسکین درخواست کرد نان شان را به مسکین دادند و با آب افطار کردند.

فردا هم 5 تا نان داشتند. یتیمی آمد. فردا سخت تر از امروز بود. 24 ساعت اینها فقط آب خوردند. شکم دلمالش می گیرد به خاطر نخوردن نان. نان امروز قیمتش از نان دیروز بیشتر بود، و یتیم هم مهم تر مسکین بود. که روز دوم هم نان را به سائل یتیم دادند.

روز سوم اینها بعد از 124 ساعت نان خود را به اسیر دادند، این آیه ذکر می کند که حرمت اسیر از یتیم بالاتر است.

و یتیم حرمتش از مسکین بالاتر است. و ارزش نان روز اول و دوم و سوم متفاوت است.

وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا

حب این طعام در روز سوم 100 برابر حب طعام روز دوم است. و این را داده اند به اسیر. [حرمت اسیر در اینجا مشخص می شود]

 ابن ملجم علی علیه السلام را شهید کرد. اما الان در اسارت بود.

به جز از علی که گوید به حسن که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

اگر [داعش، اسلام را] از اهلبیت می گرفتند اینکار را نمی کردند. قرآن منهای اهلبیت به نهایت دشمنی رسیده است.همین اسلام است. برای عده ای کتاب ضلال است و برای عده ای کتاب هدایت.

إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی‏ أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقینَ

خداوند از این که ( به موجودات ظاهرا کوچکی مانند ) پشه ، و حتی کمتر از آن ، مثال بزند شرم نمی کند. ( در این میان ) آنان که ایمان آورده اند ، می دانند که آن ، حقیقتی است از طرف پروردگارشان و اما آنها که راه کفر را پیموده اند ، ( این موضوع را بهانه کرده ) می گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» ( آری ، ) خدا جمع زیادی را با آن گمراه ، و گروه بسیاری را هدایت می کند ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می سازد!

پشه چه ارزشی دارد که خداوند آن را مثال بزند؟چون خداوند فرموده شما نمی توانید حتی یک پشه خلق کنید.

خداوند نام پشه را برده بود، آنها می گفتند چرا خداوند که شخصیت بزرگی است نام پشه را می برد؟

 

مجری: این عنصر محبتی که جنابعالی اشاره کردید، که در پس زیارت اربعین رشد و نمو پیدا می کند و در حقیقت محبتی است که اهلبیت ایجاد می کنند، در خصوص حضرت سیدالشهدا، یک جذبه و کشش دیگری به نظر می رسد که ایجاد می کند، که قریب به 60 ملیت در این جماعت میلیونی بی نظیر در دنیا، که هیچ چیز نه سرما نه گرما گرسنگی نه تشنگی نه سواره نه پیاده هیچ چیز مانع این جذبه و کشش نمی شود.

این جذبه چه ویژگی هایی دارد که اینطوری از اقصی عالم همه را به یک نقسه مشخص می کشاند؟

استاد حائری شیرازی: نکته ای درباره ی اینکه چرا اینها همدیگر را دوست دارند؟

قانون پاسکال می گوید، وقتی ظروفی را به یک ظرف وصل می کنید آن ظروف خود به خود بهم مرتبط می شود. و آب در آنها در یک سطح قرار می گیرد.این قانون ظروف مرتبطه است.اینها همه مرتبطند با امام حسین. از ارتباط با اون همه با هم مرتبط می شوند. این محبتی که به هم دارند به این خاطر است.

اما اینکه چرا اینها این محبت را به امام حسین دارند؟ انسان از ظلم بدش می آید. و غرب نمی داند. امام خمینی هم می گوید«بیچارگی دشمنان اسلام در این است که اسلام را نشناختند، انسان را نشناختند.»

اینها نمی دانند که انسان از ظلم متنفر است، اینها نمی دانند که مظلوم چرا در قلب ها جا می گیرد.

امام حسین علیه السلام از دیوانگی یزید بن معاویه حدااکثر استفاده را کرد. دیوانه را دیوانه ترش کرد.

در ماجرای عبدالله بن سلام، می خواستند زن شوهرداری را از شوهرش جدا کنند و بدهند به یزید بن معاویه، او می خواست به زور این را از مدینه بدزدد و ببرد. معاویه گفت این کار درست نیست. ما این کار را از راه قانونی انجام می دهیم.

عبدالله بن سلام را دعوت و تکریم زیادی کردند. به او گفتند اگر شما دختر معاویه را خواستگاری کنید او را به تو می دهیم. ایشان هم خواستگاری کرد.

معاویه به دخترش آموزش داده بود، دختر پرسید شما همسر دیگری هم دارید؟ گفت بله. گفت نمی شود من همسر دوم نمی شوم. به او گفتند بگو من همسرم را بخاطر شما طلاق می دهم.

طلاق نامه را به مدینه فرستادند که او را طلاق بدهند و خواستگاری کنند دختر معاویه را.

کسی که به مدینه آمد تا این خبر را بدهد، قبل از اینکه بیاید پیش زن عبدالله بن سلام گفت در راه به خدمت پسر دختر پیامبر، امام حسین علیه السلام هم برسم. فرمودند برای چه آمدی و او داستان را گفت. حضرت به او فرمود: به این خانم بگو حسین بن علی هم خواستگار شماست.

مرد رفت و پیام را داد. و پیام حسین بن علی را هم داد. ایشان گفت من عروس پیغمبر می شوم. عروس معاویه نمی شوم.

و او دست از پا درازتر برگشت.

زمانی که عبدالله بن سلام برگشت، امام حسین به وی فرمود: من همسر تو را ندیده ام، همسرت را بردار و برو.

از شکار کردن همسر یک مومن جلوگیری کرد. طبیعتا این یک کینه ای را در دل یزید ایجاد می کند. امام هم وقتی می خواست بدتر به او بتازد تهش را دید، تحریکش کرد.

[امام خمینی هم همینگونه عمل کرد] وقتی کاپیتولاسیون تصویب شد امام جمله ای را فرموندند، که با آن جمله قیامی انجام شد: بر اساس این قانون اگر یک ایرانی یک سگ امریکایی را زیر بگیرد دادگاه های امریکایی می توانند او را احضار کنند. اما اگر یک امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، دادگاه های ما نمی توانند او را احضار کنند چون که او مصونیت دارد.

شاه را در حد سگ امریکایی[پایین آورد]،اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر را که درست کردند و این بت را تراشیده بودند به این راحتی این بت را فرو ریخت. بت شکنی کرد.

این سینه زنی ها دارد بت های آنان را می شکند. اینها بت شکنی است. غرب بت است.

مردم عطش دارند برای محبت. مردم انس می خواهند. مردم امنیت می خواهند.

مردم احترام می خواهند. مردم عدالت می خواهند.غربیها آزادی گفتند، ۀزادی شان سراب از آب در آمد. شرقیها عدالت گفتند ، عدالتشان سراب از آب درآمد. اسلام همه اینها را گفت و الان اثرات آب بودنش را داریم می بینیم.

مردم می بینند الان اینها دارند آب می خورند، می بینید؟ این سراب نیست.

خیال نیست. اگر ما میتوانستیم این مکالمه هایی که اینها [در پیاده روی اربعین بین میزبانان و زائران می شود] را به عالم می رساندیم. این صحنه ها در جزییات این ها هست، در دعوت های [میزبانان] است. و همه ی این زائر ها می توانند مخبر و خبرنگاری برای شما باشند. که از این ظرفیت استفاده می کردید، به مردم می گفتید فیلم های این برخوردها را برای ما بیاورید. ما از آنها استفاده می کنیم و در همه ی عالم منتشر می کنیم. اینکه من گل کرده بودم می شد از این ظرفیت استفاده کرد منظورم این است. نه اینکه فقط از جمعیت تصویربرداری بشود.

مجری: به عنوان جمع بندی بحث دقایقی را در خدمت شما هستیم.

استاد حائری شیرازی: آن سوالی که فرمودید، این محبتی که به حسین بن علی علیه السلام وجود دارد از کجا می آید.

حدیث قدسی: " إِنَّ اللَّهَ لَمَّا خَلَقَ الْعَقْلَ قَالَ لَهُ : أَقْبِلْ ، فَأَقْبَلَ ، ثُمَّ قَالَ لَهُ : أَدْبِرْ ، فَأَدْبَرَ ، فَقَالَ : وَعِزَّتِی وَجَلالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقًا أَشْرَفَ مِنْکَ ، فَبِکَ آخُذُ ، وَبِکَ أُعْطِی " 

زمانی که خداوند عقل را آفرید به او گفت، پشت کن و او پشت کرد. سپس فرمود رو کن و عقل رو کرد.

اینکه انسان با عقلش پشت کند، آن تعلقات ماست. رو کن یعنی دست از تعلقاتت بردارد.

این عقل انسان است که می آید دست از تعلقاتش برمیدارد.

لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ

امام حسین "مما تحبون" را نبخشید، امام حسین "ما تحبون" را بخشید.

شما چیزی را دیگر نمی بینید که ایشون دوست می داشته و در این راه انفاق نکرده باشد.

اول از همه آبروی خودش را گذاشت. امام سجاد علیه السلام که روز یازدهم برای اولین بار صحنه ی میدان جنگ را دید منقلب شد. زینب کبری آثار "ن.... روح" را در ایشان دید نگران شد.گفت »مالی أراکَ‌ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یا بَقِیَّهَ المَاضین« گفت داری جان می کنی؟ چرا اینطوری؟

گفت عمه اینها ما را مسلمان نمی دانند. چون یک پیکر از خودشان باقی نمانده بود. وظیفه ی اسلام این بود که دفن مسلمان واجب است. اینها ما را مسلمان نمی دانند.

حسین ابن علی این کار را کرده [اینگونه آبرو گذاشته] ، که اینکار را امروز می کنند.

برای نجات انسان ها از آتش ابدی. آمد و این در را باز کرد. قبل از حسین ابن علی این در یک گوشه اش باز بود. این در را ما شیرازیها می گوییم "چارطاق" کرد. دروازه را باز کرد.

جد ایشان حضرت پیامبر می فرمایند: یا رحمه الله الواسعه یا باب نجاه الامه

او خدمت کرده به انسان ها. خدمت می کنند به او.انسان ها جواب می دهند. انسان ها عقل دارند. عقل شکور است. از خصوصیات انسان عاقل و سالم نسبت به کسی که به او خدمت کرده شکور است.

الانسان عبید الاحسان. احسان بزرگی حسین بن علی علیه السلام  به انسان ها کرده است.

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About Me
سلام علی آل یس
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بی‌معناست. ظهور امام واقعه‌ای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـی‌شود.
ظـهـور آینـده‌ی امـام مـسـتلزم اسـتـحاله‌ی قلـب انسان‌هاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.

ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع می‌دانیم.

و ایـن بـهانـه‌ای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.

نــام کــانون را بــا الــهام از آیـه‌ی 27 سوره‌ی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمه‌ی جوشان باشیم.

سعـی بر ایــن بود که مهــارت‌های مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتی‌ست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که می‌تواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.

__________________________

- هنر آن است که فردی بی‌هیاهوهای سیاسـی و خودنمایی‌های شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)

- هرچه زمان می‌گــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجب‌تر و فوری‌تر" احساس می‌کنم.
امام خامنه‌ای (مدّظله العالی)

دستان مشــتاقت را به گرمـی می‌فشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم:
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان