هرکه فهمش بیش ، زجرش بیشتر

بسم الله الرحمن الرحیم

عجب !

هر چه ما حرف میزنیم همه اش را با یک کلام دور میریزید که " مگر نمیبینی امروز چه خبر است ؟ 10 سال پیش اصلا اینجور نبود .اینترنت اینجور نبود ، برای اینکه یک فیلم مستهجن را دیگران ببینند لازم بود شبکه ای از انسان های حقیقی یک حلقه فیلم ویدئویی را زیر پیراهن بگذارند و به دیگران برسانند تا آنها هم در خفا و در وقتش با هزاران اضطراب ببینند . اما امروز چه ؟ غیر از تغییر فضای حقیقی اجتماع ، تبلیغ فساد هم سخت نیست . ترویج آن هم ! نشر و توزیعش هم همین طور ! سیاسیون مان را ببین ! تو خودت ورودی 4 سال پیش یادت هست ؟ اصلا بذار یه مثال دیگر بزنم همین قضیه رفاقت ها و اختلاط ها را ... "

خوب زمین و زمان را به هم بافتید .

وقت عمل ، بهانه هایمان سر به فلک می کشد . محقق میشویم مفسر میشویم ، مورخ  میشویم ، عالم میشویم ، روشنفکر میشویم؛ آخر هم همان حرف اول را میزنیم که دیگر نمیشود مثل قبل فعالیت کرد و نتیجه گرفت . حالا برای همین حرف ها هم میرویم از اینور و آنور تاریخ میخوانیم ، با گذشتگان مشورت میکنیم ...


کی وضع خوب بوده است ؟ چه زمانی شرایط برای کار مهیا تر بوده است ؟ قبل از این شرایط بدتر نبوده است ؟ بدتر از این نمیشود ؟

من میخواهم برگردیم به قبل از انقلاب ، زمان شاه آنوقت بهتر بود یا امروز ؟ هر چه عقب تر برگردیم میبینیم هر دوره ای کار سخت بوده است و هیچ دوره ای به اندازه ی دوره ما کار راحت تر نیست . کجا شرایط ما قابل مقایسه با زمان بعثت است ؟ بعد از رحلت حضرت رسول کار بهتر شد ؟ در چه زمانی کار آسان شد ؟ زمان خلفاء ؟ زمان ائمه ؟ 

شرایط جامعه ای که ائمه مسئول فرهنگی آن بودند مهیاتر است یا جامعه امروز ما ؟ 

در ترویج و تبلیغ و نشر و .. فساد امروز ما جلوتر یم یا قوط لوط ؟ در قومی که پیامبرش مسئول فرهنگی بود و مگر شما پیامبر عصر خویش نیستید ؟ امروز فساد بیشتر است یا قبل از انقلاب ؟ در کدام فضا شرایط مهیا تر بود تا کار صورت گیرد ؟ آنجا که ما هیچ کاره ایم یا اینجا که ما همه کاره ایم ؟

مشکل از جای دیگری آب میخورد . 

بهانه ها را بگذار در یک خلوتی و با آنها کلنجار برو ، میبینی که کار بزرگ نیست ، تو خود را کوچک کرده ای که کسی صدایت نزند که فلانی بیا کمک . 

یادش بخیر ! هر وقت نمیخواستیم کاری راانجام بدهیم و برویم بازی مان را انجام بدهیم  میرفتیم و دفتر مشق مان را باز میکردیم که اگر صدای مان هم زدند بگوییم درس داریم و یا خودشان مسئولیت را از دوشمان بردارند بعد هم که آب ها از اسیاب می افتاد ما دنبال و توپ و فوتبال مان بودیم . هیچ وقت کار امروز سخت تر از دیروز نیست مگر اینکه بازی هایی را بیشتر دوست داشته باشیم و بخواهیم با انها سرگرم شویم و هر وجدانی حرف مرا در دادگاهش تایید میکند.

حالا اگر من فرض محال کنم که سیاهی همانقدر است که تو میگویی و کار سخت است و بار ها زیاد ند و هزاران مسئله دیگر که تو میگویی مگر وظیفه تو این نیست که در این وانفسا روشن کننده ی راه باشی ؟ پس هر قدر تاریک تر وظیفه ی تو سنگین تر . این سنگینی و تاریکی که بهانه ی ماندن و نشستن نیست بلکه اتفاقا ضرورت رفتن و حرکت و روشنایی است . 

والسلام

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About Me
سلام علی آل یس
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بی‌معناست. ظهور امام واقعه‌ای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـی‌شود.
ظـهـور آینـده‌ی امـام مـسـتلزم اسـتـحاله‌ی قلـب انسان‌هاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.

ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع می‌دانیم.

و ایـن بـهانـه‌ای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.

نــام کــانون را بــا الــهام از آیـه‌ی 27 سوره‌ی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمه‌ی جوشان باشیم.

سعـی بر ایــن بود که مهــارت‌های مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتی‌ست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که می‌تواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.

__________________________

- هنر آن است که فردی بی‌هیاهوهای سیاسـی و خودنمایی‌های شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)

- هرچه زمان می‌گــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجب‌تر و فوری‌تر" احساس می‌کنم.
امام خامنه‌ای (مدّظله العالی)

دستان مشــتاقت را به گرمـی می‌فشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم:
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان