«امیر» مرگ چنین شهسوار عرصه علم نه مرگ یک تن، بل مرگ یک جماعت بود
چنیــن مصـیبت عظـمی، نـبود دانـش را اگر دریغ و اَســف بود، اگــر مصـیبت بود
ز فیــض بحــر ولایت غــریق رحــمت باد که خود ز بحر ولایت، «غدیر» رحمت بود
بخشی از قصیدۀ مرحوم سیّد کریم امیری فیروزکوهی در رثای علامه امینی
در سال 1320 هجری قمری برابر با 1281 هجری شمسی ستارهای در شهر تبریز، در خانهای
سرشار از علم و تقوا بدرخشید و افراد خانواده را سرشار از شادی و شعف
نمود. فرزند را عبدالحسین نامیدند تا همواره سینهاش سرشار از عشق
اهلبیت علیهم السلام باشد؛ پیوسته در مسیر ایشان گام بردارد و همچون
مولایش امام حسین علیهالسلام، شمیم روح افزای ولایت را پراکنده سازد. آری،
عبدالحسین به دنیا آمد و الغدیر با او جان گرفت. شیخ احمد امینی تبریزی، پدر بزرگوار علامه امینی از عالمان با تقوا بود و مردم به ایشان همواره به دیده احترام مینگریستند. علامه امینی (ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جایگاه والایی داشتند و بیشتر
ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه میگذشت و از منابع علمی اسلامی توشه
برمیگرفت. ایشان در تفسیر، حدیث، تاریخ و علم رجال صاحبنظر بودند. این عالم ربّانی سرانجام در بامداد روز جمعه 28 ربیع الثانی سال 1390 قمری در حالی که کام به تربت
امام حسین (ع) تبرّک نمود و زبان به نیایشهای امام سجاد (ع) گشود جان به جان آفرین تسلیم گفت.
علامه امینی عقیدهشان بر این بود که اساس
خلقت بنا بر محبّت است. ایشان میگفتند که تمام عبادات ناشی از محبّت است.
(هل الدین الا الحب). هر چقدر محبّت به خدا بیشتر باشد، از معاصی و گناهان
بیشتر دوری میشود. مرحوم علامه میگفتند: کسی که توجهاش در نماز کم است
مشکل محبّتی دارد.
شیعه بیسواد از منظر علامه امینی:
علامه
امینی میفرمودند که موضوع «زیارات» و «ادعیه» بدان گونه که در مکتب تشیع
مطرح شده در هیچ دین و مذهبی طرح نگردیده است و اگر کسی با این زیارات و
ادعیه مأنوس بشود و متوجه باشد که چه میخواند و فلسفه و حکمتش را بداند،
این فرد، شیعه بیسوادی نمیشود. ایشان میگفتند کسی که زیارت جامعه کبیره
را بخواند و بداند که چه میگوید این فرد، شیعه بیسوادی نیست. چرا که
میفهمد دین یعنی چه.
علامه امینی
روی توسلات خیلی تکیه میکردند. ایشان شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت
امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقیّد به خواندنش بودند و بسیاری از
ادعیه را حفظ بودند.