بسم الله الرحمن الرحیم
جایگاه حیا :
حیا،اصلی ثابت در فطرت همه انسانهاست که مربوط است به روح انسان.البته مصداق ها و نمونه هایی که مردم از آن حیا می کنند،تابع فرهنگ و نظام ارزشی آن هاست.با این حال باید مصداق ها هماهنگ با قوانین الهی باشند و اینجاست که لزوم و جایگاه شرع مقدس در امور فطری خود را نشان می دهد و مصداق را در جهت معیار های فطری قرار می دهد.
اولین نشانه فهم و عقل در انسان حیاست و ایمان از آخرین مراتب عقل است و محال است کسی به مرحله ی ایمان برسد ولی حیا را که در مرحله اول قرار دارد نداشته باشد.
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:«انسان اگر عاقل باشد،خیلی چیز ها را خود به خود رعایت می کند.» پیامبر اکرم(ص)حیا را نه تنها لباس و زینت،بلکه خلق و خوی اسلام و همه ی دین می دانستند.
امام صادق(ع) در حدیث شریفی می فرمایند:«حیا از جنس نور است.» از طرفی نور چیزی است که خود ظاهر است و با تابش به دیگران،آنها را هم ظاهر می کند.به عبارتی «نور تابنده» امری پنهانی و حبس شدنی نیست.طبق فرمایش امام صادق(ع) حیا نیز چنین است.حیا را نمی توان حبس کرد،بلکه باید ابراز و اظهار شود.نمیتوان به بهانه ی ریااز حیا پرهیز کرد.حیا از صفاتی است که باید متجلی شود.جزء امور اجتماعی است و نه صرفا تعبدی.رعایت حیا حتی اگر به قصد قربت هم نباشد،آثار خود رابه جای می گذارد.
حیا از چنان اهمیتی برخوردار است که عامل حرمت شراب شمرده شده است.در روایت آمده است:خداوند شراب را به سبب از بین بردن حیا حرام کرد؛چراکه انسان سرمست و میگسار در حال مستی هرکار زشتی را انجام می دهد و آبروی خویش را بر باد می دهد. در مقام تمثیل،پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«اگر حیا انسان می بود،هر آینه انسان شایسته ای بود.»