بسم الله الرحمن الرحیم
زندگی منطقی:
اگر ما زندگی منطقی را از جوانانمان بگیریم.حال چه دکتر و مهندس بشوند،چه رفتگر،هیچ فرقی نمیکند!ما فکر نکنیم چون فرزندانمان معتاد به مواد مخدر نشدند پس نجات پیداکرده اند!بنا به فرمایش امام خمینی زندگی منطقی است که بتوانیم برای عقیده های بزرگ،روحیه ای انقلابی در خود و جوانانمان پایه ریزی کنیم،می فرمایند:امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شوروحال حرکت انقلاب را باید برپاداشت...
اگر میبینید امروز در دنیا زمینه ی پذیرش فساد در جوانان فراوان است؛چون در منظر خود افقی متعالی برای زندگی نمیشناسند تا به خاطر دستیابی به آن افق،از فساد بگذرند،چون چیزی ماوراء همین روزمرگی ها نمیشناسند و لذا به هر چه پیش آید تن میدهند.
روشنفکرهای غرب زده و آن فرد مذهبی و آن عارف جداشده از نظام ولایت فقیه،همان اندازه گرفتار زندگی بی ثمر شده اند که جوانان گرفتار شده به مواد مخدر.تا نفهمیم در بیرون فرهنگ شیعه چه خبر است،نمیتوانیم جوانمان را به فرهنگ شیعه جذب بکنیم.
فرهنگ شیعه آن نوع زندگی است که امام خمینی به جهان معرفی کردند حالا شما با صد دلیل خدا و پیغمبر و امامت را اثبات کنید،این کارها هنوز دینداری به حساب نمی آید،دینداری تلاشی است برای حاکمیت حکم خدا و نجات انسان ها از فرهنگ طاغوت.
مهمان ناخوانده:
هرملت براساس تاریخی که دارد زندگی میکند، اگر هم در تشخیص مصداق ها اشتباه کند،پس از مدتی شرایط خود را بازخوانی مینماید.حیات هر ملتی به تاریخ آن ملت گره خورده است.تاریخ ملت،عهد با اهل البیت است.ممکن است فرهنگ مدرنیته این آرزو را در سر بپروراند که مارا بی تاریخ کند و تحت تاثیر خود قرار دهد،ولی غرب زدگی ما یک غرب زدگی موقت است،این غرب زدگی مانند مهمان ناخوانده است که میرود.
دل این ملت با امیر المومنین(ع) مأنوس است و در مراحل مهم به کمک ارادت به آن حضرت تاریخ خود را جلو برده است.بنانیست همه مثل امام خمینی باشند ولی همه شخصیت آرمانی خود را علی میدانند،آن هایی هم که میخواهند این ملت را فریب دهند،با نام علی فریب میدهند،ولی نمیتوانند در فریب خود پایدار بمانند.
برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غربی