بسم الله الرحمن الرحیم
ملت ایران که انگیزه شان خدابود،به انقلاب و امام خمینی به امید برگشت به اسلام ناب دل دادند،ولی عده ای با انگیزه ی این که ایران را به غرب نزدیک کنند کنار آمدند و همراه امام گفتند مرگ بر شاه تا کشور را به نوعی به زندگی غربی نزدیک کنند،این ها امروز هم انقلاب اسلامی را به اندازه ی این که از پیشرفت های غرب عقب نیفتند،انقلاب میدانند.طبیعی است که انقلابی که جز خدا نظر ندارد،کسانی را که می خواهند در بستر انقلاب،منیت شان را فربه کنند،کنار می زند.خطر وقتی انقلاب را تهدید می کند که این نوع افراد در زیر پوست انقلاب جای بگیرند و حرکت انقلاب به سوی اهداف مقدسش را متوقف کنند و هنر انقلاب آن است که راه خود را ادامه دهد و به این نوع ریزش ها هیچ توجهی نکند تا از اهداف اصلی اش باز نماند.
به قول میشل فوکو:انقلاب اسلامی ،برگشت به هویت ملتی است که از غرب سرخورده اند.
روح تشیع آن چنان بصیرتی به همراه می آورد که انسان بتواند ظلمات پنهان در ظاهر زرق و برق غرب را ببیند،من شنیدم شهید مطهری گفته بودند هنگام برگشت امام خمینی و بنی صدر از پاریس وقتی از هواپیما پایین می آمدند همین که دست بنی صدر را گرفتم حس کردم دست شیطان در دست من است!
همین حالا هم کسانی هستند که متوجه ناخالصی هایی هستند،راه رفع آن ها این است که آرام آرام مردم رشد کنند و نسبت به آن ها بصیر گردند.امام خمینی فرمودند من از اول هم مخالف نخست وزیری آقای بازرگان بودم ولی شورای انقلاب پیشنهاد کرد و آن طور صلاح دیدند و من هم پذیرفتم.آنچه باعث شد انقلاب اسلامی این مراحل را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد،همان روح توحیدی و بصیرتی بود که مردم شیعه داشتند.
ریشه ی بصیرت شیعیان واقعی را باید در خلوص آن ها دنبال کرد و این که جز خدا مدنظر شان نیست و بر همین اساس به طرف سقیفه ،که در آن جا رقابت بر سر قدرت بود،متمایل شدند که به طرف امام معصومی متمایل شدند که در عین فانی بودن در خدا،مظهر اسماء و صفات پروردگار عالم بوده در نیت خالص است که روح انسان با سنن الهی ارتباط برقرار می کند و پیج و تاب های روبهان،نمی تواند چیزی را از منظر او پنهان کند هرچه بدبختی به سر ما می آید به جهت بی خلوصی است.همه ی بصیرت ها را باید در این نکته دانست که به اندازه ای که نیت تان خالص است و جز خدا را نمی خواهید بصیر می شوید.
برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غربی