بسم الله الرحمن الرحیم
تضاد اصلی مدرنیسم با حقیقت
شاید وحشی تر از گورکانیان و ایلخانیان در تاریخ ملل نداشته باشیم ولی همان ها به ایران و کشورهای اسلامی حمله کردندودر نهایت مسلمان شدند!این به آن معناست که بی پرواترین شخصیت ها در متن فرهنگ اسلامی هضم خواهند شد ، چون در وحشیگری خود فرهنگی را برای نفی دین تدوین نکرده بودند...
به همین جهت ملاحظه با حضور و ظهور فرهنگ مدرنیته یک نوع دشمنی بوجودآمده که این دشمنی،دشمنی خاصی است و همچنان که عرض کردم بزر گان اندیشمندان با واکاری روح این دشمنی اظهار می دارند در طول تاریخ،چنین کینه مندی بین ملت ها وجود نداشته است.زیرا در حال حاضر صحنه،صحنه ی تقابل بین مادیت و معنویت است و این شدیدترین تضادهااست،هر چند در ظاهر به چشم نیاید و هرچند ما آن قدر به این کینه ها و تنفر ها عادت کرده باشیم که ندانیم شرایط گذشته ی دنیا با وضع موجود بسیار فرقی دارد . از رنسانس به بعد با روحیه ای رو به رو هستیم که اگر از شناخت دقیق آن غفلت کنیم،از تحلیل درست روزگار خود غفلت کرده ایم،زیرا دنیازدگی،حرص،چپاول،جنگ باطبیعت، به صورت یک فرهنگ، آن هم تحت عنوان فرهنگی مدرن وارد تاریخ بشر شده و با ظاهری آبرومند و بهداشتی وحشتناکترین جنایات را به بار آورده است.! آیا با دقت و تدبر در این امور نمی توان نتیجه گرفت که فرهنگ مدرنیته خشن ترین روح و روحیه را به صحنه ی تاریخ آورده است؟واین دشمنی وقتی باطن خود را نشان می دهد که یک فرهنگ الهی با آن روبه رو شود،چون در آنصورت زمینه ی تـضاد اصلی آن فرهنگ باحقیقت فراهم شده است.
دشمنی غرب برای انقلاب اسلامی از نوع دشمنی هایی نیست که شمــا وقتی از دست همسایه تان عصبانی هستید،پیش می آید،که چرا آب ناودان خانه اش زیر پی ساختمان شماآمده؟!با دقت در مبانی روحی و فرهنگی مدرنیته می بینید که مدرنیته فرهنگ جنگ با همه چیز است و میخواهد شما با تمام وجود در قبضه ی آن فکروفرهنگ باشید، هیچ حقی برای هیج کس و هیچ چیز قائل نیست،تا آنجا که حتی برای فکر و فرهنگ ها هرگونه ریشه و استقلال را نفی میکند ، همه ی فکرها و فرهنگ ها باید در زیر سایه ی فرهنگ غربی استحاله شوند و تاریخ همه ی ملت ها تاریخ غرب گردد و نسبت به فرهنگ خودشان در بی تاریخی زندگی کنند ، به اصطلاح سعی میکنند فرهنگ سایر ملل را اسطورہ کنند و به موزہ ببرند.و لذا بدون آن که خشم خود را نسبت به اسلام اظهار کنند مسلمانان را به این نتیجه می رسانند که ا سلام خوب بود ولی مربوط به گذشته است و از این طریق کینه ی حذف رقیب خود را عملیاتی می کنند.نمی آیند مستقیما بگویند امیرالمؤمنین بد است که متوجه عمق کینه ی آن ها نسبت به معنویت شوید،کاری می کنند که دیگر ریشه ی خود را به علی متصل ندانی و بی تاریخ شوی،با این کار هم از علی عبور کرده ای و هم به غرب اصالت داده ای و از این طریق میتوانند ملت ها را تا آخر نوکر نگهدارند و خود آقایی کنند. حالا این دشمنی را با دشمنی هایی که امثال چنگیزو تیمور با ما داشتند مقایسه کنید . مدرنیته جنگی است که اگر از آن غفلت کنیم ، همه چیز مان را از دست می دهیم واسیر یک نوع بی هویتی کامل می شویم.
برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غرب