بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت شناخت دشمنی غرب
دشمن شناسی در دوران جدید نیاز به دقت زیاد دارد و کار ساده ای نیست،زیرا آن قدر دشمن پیچیده شده و دشمنی خود را پنهان می کند که برده های خود را تا حد مدیحه سرای خود اغفال می نماید،و لذا روشنفکرانی همان ملتی که همه چیزشان را گرفته به مبلغان غرب در آن کشورهاتبدیل میشوند هیچوقت مغولان نمی توانستند این کار ها را بکنند.
فرهنگ غربی در عین تنفر و کینه ای که با مسلمانان دارد،نمی آید آنها را به قتل برساند،می آید آن ها را با دست خودشان مقابل خودشان و مقابل میراث معنوی شان قرار می دهند.مگر روشنفکران غرب زده ی ما به ما چه می گویند؟جز این است که می گویند : دین کهنه شده است،گذشته ی شما کهنه شده است:اگر می خواهید زنده و تازه باشید،باید غربی بشوید.آیا این ها نشستند فکرکنند اگر غربی شویم دیگر چگونه خودمان در اختیار خودمان خواهیم بود،جز این است که تماما در اختیار غر بی ها قرار میگیریم.آیا تجربه ی تاریخی ملت ها چیزی غیر از این را ثابت کرده است؟
به قول یکی از اندیشمندان،هر جا تمدن غربی پا گذاشت اولین چه چیزی که از مردم آن دیار گرفت این بود که خودشان را از خودشان ستاند و این عمیق ترین جنگی است که غرب با ملت ها شروع کرده است، و عبارت است از جنگ برای گرفتن هویت ملت ها از خودشان.و ما تا نفهمیم این جنگ چه خصوصیاتی د ار د نمیفهمیم دشمـنی مـا بـــا غرب چه نوع د شمنی است ، وقتی متوجه نوع دشمنی دشمن نشویم ، راہ نجاتی را که خداوند به واسطه ی اولیایش اولیاییکه بر فراز زمان و زمانه فکر می کنند - برای ما قرار دادہ است نخواهیم فھمید۔ ما معتقدیم اگر جنگ غرب با ملت ها درست تحلیل و شناخته شود به این نتیجه میرسیم که انقلاب اسلامی یک هدیه الهی است تا جهان را از شر این دشمنی بزرگ رها سازد و ملت ایران را شایسته ی آن دید که این کار بزرگ را بر عهده ی آن ها بگذارد تا در ا ین مسئولیت، بزرگی فرهنگ شیعه نیز آشکار شود و چشمه ای گردد تا سال ها ملت ایران بتوانند از آن به بهره گیرند و بهر ه دهند ، که نمونه هایی از ان را درسی ساله ی اخیر می توان مشاهده کرد.
برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غربی