بسم الله الرحمن الرحیم
ریشه مشکلات را باید در نزدیکی به فرهنگی دانست که از جنس انقلاب اسلامی و ارزش های دینی این ملت نیست،ریشه ی مشکلات را باید در زیرپا گذاردن انقلابی دانست که راز نجات کشور ما و سایر کشورهابود و ما نفهمیدیم به اسم سازندگی چه بلایی برسرانقلاب آمد.
آیا با غفلت از آن عالمی که بنابود ما ازطریق انقلاب اسلامی ایجاد کنیم،عالمی که غیر از عالم غرب بود،خسارت کمی به انقلاب وارد کردیم؟و آیا به جهت نقص انقلاب بود یا به جهت نقص برنامه ای که تلاش نکرد از ارزش های انقلاب برای ادامه راه ملت استفاده کند؟در همان زمان مقام معظم رهبری تذکر دادند و فریاد برآوردند:<<اما اینکه فلان کشور پیشرفت علمی دارد دلیل رستگاری آن کشور و ملت نیست.این را بدانید!ای بسا ملت هایی که از لحاظ علمی،اما تاخرخره درلجن و فساد غوطه می خورند.>>
تمدن غربی به جهت ذات ضدقدسی که دارد تبدیل به تمدنی شده که انسان گرگ انسان شده و منافع خود را در چپاول منافع سایر ملت ها تعریف کرده،و لذا به طور طبیعی نه خود را میتواند اداره کند و نه سایر ملت هایی را که بخواهند به روش غربی خود را اداره نمایند.نمونه ساده شده ی آن را در نظام اداری کشورهایی ملاحظه میکنید که به روش غربی طراحی شده اند،این ها با همان روحیه ای که هرکس گرگ دیگری است و برای دیگری برنامه ریزی میکند عمر می گذرانند.
باید از خودپرسید آیاانقلاب اسلامی چون به مدرنیته آلوده شد از اهداف خود بازماند و فعلا در تنگنا قرارگرفته و یاچون از مدرنیته بازماند به اهداف خودنرسیده است؟؟!!!
برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غربی