انقلاب اسلامی؛زمینه ساز تمدن اسلامی/32

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر ذات اصلی انقلاب درست شناخته نشود پوسته ی انقلاب را برای ما نگه می دارند و محتوای آن را از حقیقت خالی می کنند و عملاً ما را از برکات فوق العاده انقلاب اسلامی محروم می نمایند تا آن جا که ممکن است تصور کنید کار از اول هم بدتر شد.

در راستای توجه به ذات انقلاب اسلامی حرف اصلی این است که با به حجاب رفتن عالَم اسلامی توسط مدرنیسم، فهم ما نسبت به دین از مسیر اصلی اش خارج گشت به طوری که اسلام در صدوپنجاه سال اخیر نه تنها به حاشیه رفت حتی در ذیل فرهنگ مدرنیته رنگ غربی به خود گرفت و به اصطلاح، در حجاب مدرنیته رفت. از این رو به جای آن که اسلام بر همه چیز سایه افکند، فرهنگ اسلام در زیر سایه ی تمدّن غربی قرار گرفت و شخصیتش که باید ملاکی باشد برای ارزیابی همه چیز، با تمدن غربی مورد ارزیابی قرار گرفت. و عملاً اسلام از شخصیت تأثیرگذار و تاریخ ساز خود خارج شد و ملّت های مسلمانِ بی تاریخ شده، نه تنها دیگر منشأ اثر نبودند بلکه اثرپذیر شدند و هویت خود را در زیر سیطره ی تاریخی جهانِ مدرن جستجو کردند. هویت جامعه ی اسلامی دنباله ی تاریخی شد که جهان مدرنیته برای آن تعریف کرد و این عین بی هویتی است و از این طریق همه ی اسلام از دست رفت، چون معنی حقیقی خود را در دوران معاصر گم کرد و مدرنیته همان طور که همه چیز را با روح خود معنی می کرد، اسلام را نیز با همان روح معنی کرد، حال در چنین فضایی هراندازه می خواهی به عبادات فردی بپرداز، این عبادات هیچ منظری جز منظر غربی شدن در جلو شما نمی گذارد و مسلّم اشخاص و طوائف متأدب به ادب فرهنگ غربی به آسانی نمی توانند با انقلاب اسلامی دمساز شوند. 

اگر تاریخ معاصر را قبل از انقلاب اسلامی ملاحظه کنیم، می بینیم همه ی مسلمانان باید تلاش می کردند تا ثابت کنند اسلام هم حرف های فرهنگ مدرن را تأیید می کند و این به معنی قرارگرفتن اسلام در ذیل فرهنگ غربی است. وقتی اسلام زیر سایه ی فرهنگ مدرنیته قرار گرفت، دیگر این اسلام است که باید جان بکند و بگوید من هم هستم، در این شرایط اولاً: دیگر جوان مسلمان خیلی اصرار ندارد به مسلمانی خود افتخار کند، ثانیاً: آنچه به مسلمانی او شخصیّت می داد، نزدیکی به مدرنیته بود و این که سعی کند بر اساس معیارهای دنیای مدرن زندگی کند، نه رغبتی به آگاهی نسبت به اسلام داشت و نه انگیزه ای برای عمل کردن به دستورات کتاب وحی؛ باید گفت در آن شرایط به واقع از اسلام جز نامی باقی نمانده بود.


برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غرب

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About Me
سلام علی آل یس
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بی‌معناست. ظهور امام واقعه‌ای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـی‌شود.
ظـهـور آینـده‌ی امـام مـسـتلزم اسـتـحاله‌ی قلـب انسان‌هاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.

ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع می‌دانیم.

و ایـن بـهانـه‌ای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.

نــام کــانون را بــا الــهام از آیـه‌ی 27 سوره‌ی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمه‌ی جوشان باشیم.

سعـی بر ایــن بود که مهــارت‌های مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتی‌ست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که می‌تواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.

__________________________

- هنر آن است که فردی بی‌هیاهوهای سیاسـی و خودنمایی‌های شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)

- هرچه زمان می‌گــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجب‌تر و فوری‌تر" احساس می‌کنم.
امام خامنه‌ای (مدّظله العالی)

دستان مشــتاقت را به گرمـی می‌فشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم:
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان