بسم الله الرحمن الرحیم
بازگشت به اسلام تاثیرگذار
در طول تاریخ معاصر و از زمانی که فرهنگ مدرنیته فرهنگ غالب جهان شد، در هر شرایطی اسلام می خواست از خود دفاع کند تحت غلبه ی فرهنگ مدرنیته نمی توانست حقانیت خود را بنمایاند و این در صورتی است که در گذشته نه تنها اسلام حرف اول را می زد بلکه تاریخ را به حرکت آورده بود و عموماً ملت ها تحت تأثیر اسلام بودند.
در صورتی که بتوان از فضای سراسر نیرنگ و ظلمت فرهنگ مدرنیته خارج شد و اسلام را نمایاند، چهره ی اسلام آنقدر روشن و جذّاب و همه جانبه است که خودش دلیل بر حقّانیت خود و ملاک ارزیابی همه چیز خواهد شد. مشکل اصلی به هم خوردن ملاک های ارزیابی است و این که بخواهیم از منظر فرهنگ بی ریشه و ضد قدسی مدرنیته، اسلام را ارزیابی کرده و اسلام را ذیل فکر غربی قرار داده و بررسی کنیم. مثلاً بگوییم: «بهداشت که یکی از ارمغان های تمدّن جدید است، هزار و چهار صد سال پیش در اسلام بر آن تأکید شده است»عملا به این صورت از اسلام دفاع کنیم عملاً اسلام را ذیل تمّدن مدرنیته قرار داده ایم و با اقرار به حقانیت فرهنگ مدرنیته می خواهیم حقانیتی هم برای اسلام دست و پا کنیم، غافل از این که رویکرد اسلام به عالم و آدم متفاوت است و بهداشت در آن نگاه معنی خود را دارد و به منزل و مقصد دیگری اشاره می کند. باید از خود پرسید چه شده است که ما به چنین حال و روزی افتادیم که به جای آن که اسلام ملاک ارزیابی حق و باطلِ همه چیز باشد باید در مقابل ظلمانی ترین فرهنگ تاریخ، از خود دفاع کند؟ و او مدعی باشد و ما متهم!
برگرفته از کتاب برون رفت از عالم غربی