بسم الله الرحمن الرحیم
درابتداجمله آیت الله بهاءالدینی(ره) را در نظربگیرید که فرمودند:«اگر امام زمان(عج) به جان کسی نظرکنند،مبادی میل آن فرد تغییرمیکند» تا معنی«تأیید نظر» روشن شود.
اگرکسی بتواند به کمک دعای ندبه، کاری کند که نظر امام زمان(عج) بر جانش جلب بشود،مبادی میلش عوض میشود،یعنی آنچه رابایدبخواهد،میخواهدوآنچه را نباید بخواهد،نمیخواهد.و در این جاست که به مدد امام زمان(عج) آنچه میخواهدتحقق می یابد.با دعای ندبه که یک ذخیره الهی است میشوداین کارراکرد.در این دعا حرف هاواسرار زیادی را میتوان با امام زمان(عج)در میان نهاد.
برای جلب نظر صاحب الامر(عج) راه های گوناگونی به ما آموخته اند. از آن جمله،راه هایی که دردعای شریف ندبه است.در این دعاباخدادرموردحضرت مهدی(عج) نجوا میکنی وغم غیبت آن حضرت را باخدادرمیان میگذاری.
درواقع زندگی از وقتی شروع میشودکه امام زمان(عج) به صحنه حیات وفرهنگ بشر پای گذارند.چون در چنین شرایطی اولاً:دل سوزترین انسان هامسؤلیت امورمردم رابه عهده دارند،ثانیاً:بانوری که درقلب وجودمقدس امام عصر(عج)هست، افق روحی و قلبی بشر به سویی از عالم معنویت سوق داده میشود که همه حقیقت درآنجاست.درآن حالت است که بشربا یک حالت حضوری و به کمک هدایت های امام معصوم(ع) در عالم بقیة اللّهی به سر می بردوبرزمان و مکان حکومت میکندو در مقام اُنس باحق خواهدبود.
خدا میداند اگرآن نوع زندگی را که در زیر ولایت ولی الله شکل میگیرد، با امروز خودمان مقایسه کنیم، متوجه می شویم در حال حاضراصلاً ما زندگی نمیکنیم!
امام باقر(ع) میفرمایند:«چون قائم ماقیام کند،خداونددست اورابرسربندگان قرار میدهد، پس در اثر آن،عقل های آنها جمع میشودو رؤیاهای آن ها کامل میگردد.
ملاحظه میفرمایید که ثمرات وجودی حضرت صاحب الامر(عج) آن گاه که ظهور کنندگسترده ترازعدل اقتصادی است.در روایت داریم:علم؛بیست و هفت حرف است وتا قبل ازظهورآن حضرت دوحرف ازآن ظاهر میشودو بیست وپنج حرف دیگرآن درزمان ظهور حضرت مهدی(عج) ظاهر میشود.پس معلوم است که باظهور آن حضرت تحول عظیمی در عرصه علم و فرهنگ به وجود می آیدومعنی عدالت گستری آن حضرت ازاین زاویه نیز مدّ نظر است.
میدانیم که جامعه موقعی جامعه واقعی و آرمانی است که تمام مراتب و ساحات علم وارد فرهنگ و معرفت بشری بشود وگرنه جهل و باطل جامعه را میگیرد. انسانی که اهل قلب نباشدفضای علم تجربی بر او احاطه داردوراه شهوداورابه سوی معارف عالیه می بندد و باید با یک انقلاب فراگیر جهانی که افق روحی بشر را از محدوده علوم تجربی بسیار بالاتر ببرد،از این مشکل نجات یافت. علم موجود - چون حجاب بقیه راه های معرفتی شده- ظلمتی گشته که انسان رابه اسارت خوددرآورده است و لذابه خودی خود ضرورت یک انقلاب جهانی را که دراثرآن عقل ها متعالی و رؤیاهاوخواب ها کامل گردند،به وجودآورده است.
تا کسی در مسأله مهدویت از حدّ عاطفه و احساسات جلوترنیایدوآن را به عنوان یک استراتژی بزرگ، جهت اصلاح اساسی امور بشر ننگرد، نمی تواند درست فکر کند و لذا در صدد نیست که چنین امکان بالقوه ای را به صحنه زندگی بشربیاورد.
انسان منتظِر اگر هم در دوران حاکمیت شرک ونفاق وعصیان وتجاوز وانحراف قراربگیرد،به وضع موجودش راضی نیست و چشم دلش را به دروازه نور دوخته است،لذا چنین آدمی با این چنین دورنگری، در روزمرّگی ها پوسیده نمیشود.آدمی که چشم دلش به امام زمانی دوخته شده است که فرزند علی(ع) و جوانمرداهل البیت،ومنتقم خون حسین(ع) و ریشه کن کننده پیکره فرهنگ کفر و نفاق و نیرنگ است، دل زنده می ماند،منتظر امامی است که چون شهابِ ثاقب می آیدوآرزوی مانده درسینه هارامبدل به واقعیتی انکارناپذیرمیکند و امروز تنها زندگی واقعی،همان چشم به امام زمان(عج) دوختن است ولی اگر توجه بشر به آن انسانِ قدسی نباشد،او ظهور هم که بکند،نقش آفرین نخواهد شد. همان طور که پیغمبر(ص) با آن همه صفا و پاکی در بین عده ای بودند که نتوانستند به واقع آن حضرت را ببینند.اگر مهدی(عج) از افق جامعه حذف شود،عامل حرکت آن جامعه حذف شده است ولذا خداوند این تنها نقطه مدد آسمانی را برای بشر ذخیره کرده است تابشربراوچشم بدوزدوظهوراوراازخداوند طلب نماید.
یک مقام و شعور بالایی نیاز است که متوجه باشیم باید از حدّ خدای ذهنی خارج شویم و در قلب خود با خدای واقعی ارتباط پیدا کنیم، وقتی از نظر معرفت شناسی متوجه این مسئله شدیم،می فهمیم باید واسطه ای در میدان ارتباط انسان با خدا باشد تا خداوند از طریق تجلّی تامّ و تمام در مقام آن واسطه، امکان ارتباط قلبی با خودش را فراهم کند.