بسم الله الرحمن الرحیم
از جمله اصول حاکم بر شخصیت زن مسلمان می توان به اعتقاد به متفاوت بودن راههای کمال زن و مرد اشاره کرد.
اسلام زن و مرد را در رسیدن به سعادت جاودانه برابر و هر دو را دارای هدف مشترک میداند اما این حرکت به سوی کمال بر اساس تدبیر حکیمانه خالق هستی، بدون توجه به تناسب آن با ظرفیت ها و استعدادها نبوده است. لذا مرد با انجام یکسری از وظایف و فعالیتهای به کمال و قرب الهی می رسد و زن با انجام مجموعه ای دیگر از رسالت ها .ضمن آن که این وظایف و فعالیت ها به گونه ای میان زنان و مردان تقسیم شده است که در مجموع هیچ یک از دو جنس دیگر برتر نیست. ضمن آنکه هر دو در رسیدن به کمال و قرب با هم برابرند ولی در مسیر با یکدیگر متفاوتند.
از اصول دیگر حاکم بر شخصیت زن مسلمان وجود تفاوت های تکوینی زن و مرد و هماهنگی آنها با شریعت است. از جمله تفاوت هایی همچون قدرت باروری و فرزندآوری و نیز تامین شیر کودک و همچنین در ناحیه احساسات ،روح، ذهن و رفتار.اما زن و مرد مکمل یکدیگرند که این مکملیت موجب ایجاد دلبستگی و پیوستگی میان دو جنس گردیده است.در اصول حاکم بر شخصیت زن مسلمان خانواده به عنوان رکن اساسی وجود دارد.
زن و مرد به عنوان دو موجود متفاوت و مکمل یکدیگر عرصهی بهتر و مناسبتر از خانواده را برای بهرهمندی از توانمندیهای جنسیت به منظور رفع نواقص خود نمی یابند.
بسیاری از مشکلات خانواده به نگاه حقوقی زن و مرد به یکدیگر باز می گردد. برخی بدون توجه به اهمیت اخلاق ایجاد نشاط و تحریک انگیزه ها برای تفاهم و حسن ارتباط، صرفا به حقوق خود ،و تکالیف و وظایف دیگری در مقابل خویش میپردازند.
برنامه تربیتی اسلام این است که علاوه بر مشخص کردن مرز ها و ضوابط هر یک از زن و مرد، به تحکیم روابط اخلاقی و پیوندهای عاطفی پرداخته و به مسامحه در مقابل اشتباهات و کم کاری های دیگری تا آنجا که باعث لطمه به کیان خانواده نشود دستور داده است.
برگرفته از کتاب زن منتظر و منتظرپرور