جایگاه و معنی واسطه فیض/10

بسم الله الرحمن الرحیم

سومین نکته ای که پیشینه اعتقادی ما، ما را بدان راهنمایی می کند این است که: وقتی می دانیم ظالمان جهان را نمی توانیم با اخلاق فردی و نصیحت، کنترل کنیم و نظام جهان با چنین وضعی – که حاکمان ظالم فرمان می رانند- اَحسن نیست و از طرفی ظرفیت نظام اَحسن آنچنان است که امکان حاکمیت آرمانی ترین شرایط سیاسی را دارد و باید در زمین حاکمیتی آرمانی و ایده آل باشد، از خالق جهان انتظار حاکمیت امام معصوم را داریم و لذا در این راستا هر خداشناسِ واقعی وارد فرهنگ انتظار می شود.

 در آخرالزمان یک ظلمت شدید در صحنه است و یک نور فوق العاده.دنیای امروز که توسط فرهنگ مدرنیته مهندسی شده است، همان ظلمت آخرالزمان است، به طوری که همة حجاب هایی که در مقابل حقیقت باید در صحنه باشد و به این جهت بدترین فرهنگِ ظلمانی تاریخ است چون در این فرهنگ انسان با همه میل هایش جای خدا نشسته است، و به اصطلاح؛ زمانه زمانه ای است که فرهنگ اومانیستی حاکم است که در آن انسان محور حق و باطل است و خداوند و احکام الهی در حجاب است.از آنجایی که  ظلم و ظلمات، فضای خویش را گسترش داده و غالب شده است، بدیهی است که منتظر باشیم عدل نیز در بستر مناسب خود، با حضوری گسترده ظاهر شود و خداوند شرایط چنین ظهوری را فراهم کرده است. برای طلوع این حیات آرمانی، اولاً؛ باور به چنین موضوعی، ثانیاً؛ یک همّت برای تحقق آن کافی است. 

حجاب ظهور امام زمان(عج) همین فرهنگ مدرنیته است و تا نتوانیم آن را نفی کنیم آن وعدة بزرگ، در افق جان ما طلوع نخواهد کرد. در آخرالزمان دو جبهه در نهایتِ تقابل، ظاهر می شوند؛ تقابل «نور محض» با «ظلمت محض».

همچنان که فرهنگ ظلمتِ آخر الزمانی، انسان ها را به افرادی تبدیل می کند که به هیچ اتفاق و حیات جدیدی نمی اندیشند و انسان در آن شرایط به پوچی و بی ثمری می رسد، فرهنگ انتظار - از طریق اسلام نسخ نشده- انسان ها را از هوش شیطانی به حرکتی معنوی و انقلاب ساز تبدیل می نماید، تا همه حجاب ها را بدراند، و با نظر به وضعِ آرمانی موعود -که بزرگ ترین هدیة خداست- از حجاب وضع موجود که پیشنهاد شیطان است، خود و جامعه خود را خارج می کند. اگر کسی واقعاً به یک خودآگاهی و دل آگاهی نسبت به پوچیِ مطلقی که انسان مدرنیته گرفتار شده، نرسیده است، او نمی تواند فرهنگ مقابله با آن را بشناسد و لذا نه منتظر حضرت بقیةالله اعظم(عج) می تواند باشد، و نه به واقع می تواند با مدرنیته مقابله کند، بلکه عملاً چه مخالف مدرنیته باشد و چه نباشد، کارش بسط مدرنیته است و همان افق های مدرنیته نقطة آرمانی اوست و نهایتاً پیشنهادهایی در راستای بهترکردن مدرنیته دارد. 

ممکن است برای شما سؤال شود که چگونه انتظار به وضع موعود -که بزرگ ترین هدیة خدا است- از حجابِ وضع موجود -که پیشنهاد شیطان است- خود و جامعه را خارج می کند؟! این جاست که شما وظیفه دارید روی طرح و تئوری مهدویت مطالعه کنید و وقت بگذارید. ما معتقدیم فرهنگ بقیةاللهی همه مبانی اش درست است و با کلّ نظام اَحسن هماهنگ است و با ذات و ابعاد عالیة انسانیِ انسان هماهنگی دارد. اگر اینچنین است، مگر می شود نسبت به آن بی تفاوت گذشت و فقط ناظر بر آن بود؟

یکی از اصحاب؛ خدمت امام معصوم(ع) می آید و می گوید، «آقا! إن شاءالله دولت حق بیاید تا شما اندکی از این سختی ها راحت شوید و ما هم به یک نان و نوایی برسیم». حضرت می فرمایند: «امروز؛ روزهای راحتی ما است»، «لا یکونَ ذلکَ حتّی تَمْسَحوا العَرَق و العَلَق»: آن نهضت به نتیجه نمی رسد مگر این که در میدانِ مبارزه عرق بریزیم و خون ها ریخته شود.  «فرهنگ انتظار» یک آرزوی کودکانه نیست، یک فرهنگ عمیق و دقیقی است که برای شناخت آن باید برنامه ریزی کرد و خود را برای تحول اساسی در مبانی جهانِ موجود آماده نمود و معلوم است که این کار با سختی های جانکاه همراه است، هرچند آن سختی ها زیبا است.

یک حقیقتی در باطنِ عالم وجود دارد به نام «حقیقتِ حضرت بقیةالله(ع)» که عبارت باشد از حضور انسانِ تامّ و تمام در متن عالَم وجود که نقش واسطة فیض بودن بین ارض و سماء را دارد و به اندازه ای که زمین و زمینیان آماده باشند، در روابط اجتماعی و فردی انسان ها ظهور می کند و در راستای چنین معرفتی عرض می کنم، واقعه ای که در سال های اخیر به نام انقلاب اسلامی در این کشور اتفاق افتاد، محل و مدخلِ انکشاف وضع عالَم بقیةالله است، که اگر شما این واقعه را درست نشناسید و جایگاه دینی و تاریخی آن را نیابید، آخرالزمان را گم می کنید و محال است شما به وضع تحقق نور آخرالزمان برسید.


اگر این عالم براساس این که خدایش حکیم است و به انسان ها نظام اَحسن را پیشنهاد می کند، نگریسته شود و اگر متوجه شویم این عالَم به موعودی می اندیشد که شرایط خاصی دارد و به وجه آرمانی زندگی زمینی تعلّق دارد، انکشافی خاص برایتان حاصل می شود که در نور آن می توانید همه چیز را درست بررسی کنید،هم ظلمات مدرنیته را و هم نور انقلاب اسلامی را به عنوان مرحلة گذار از وضع موجود به وضع موعود. 

ما در انقلاب اسلامی کسانی را داشتیم که اهل جنگ و جبهه، مبارزه و زندان قبل از انقلاب بودند و در راستای درست نگریستن به آن و در جهت تحقق آن سر از پا نمی شناختند و در همین راستا زندگی برایشان معنی بسیار زیبایی داشت.

اگر روی این افراد مطالعه کنید، می بینید در ابتدا اهداف معنویِ انقلاب اسلامی را، حقایق و واقعیات عالمِ وجود می دانستند و لذا افق جان آن ها به آن اهداف نظر داشت و در راستای ارتباط با آن حقایقِ معنوی، تلاش و تحرک داشتند، ولی به جهت عمل زدگی و غفلت از ارتباط فعّال با حقایق معنوی، آرام آرام اهداف حسّی و دنیایی در نظرشان بیشتر جلوه کرد و لذا اهداف انقلاب اسلامی را وسیله ای برای دست یابی به دنیای بیشتر تصور کردند. کمی که جلوتر آمدند، دیدند برای به دست آوردن دنیای بیشتر نه تنها نیاز به دین و دینداری نیست، حتّی نیاز به انقلاب اسلامی هم نیست و لذا این شدند که می بینید. در حالی که جنبه های وضع موعود و معنوی انقلاب برای عده ای دیگر نه تنها بی رنگ نشد، بلکه روز به روز پر رنگ تر شد و در آن حدّ واقعیتش را نشان داد که حاضر شدند برای حفظ انقلاب اسلامی همة دنیای خود را بدهند و در رابطه با همین تشخیص، شهادت را انتخاب کردند.


۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About Me
سلام علی آل یس
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بی‌معناست. ظهور امام واقعه‌ای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـی‌شود.
ظـهـور آینـده‌ی امـام مـسـتلزم اسـتـحاله‌ی قلـب انسان‌هاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.

ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع می‌دانیم.

و ایـن بـهانـه‌ای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.

نــام کــانون را بــا الــهام از آیـه‌ی 27 سوره‌ی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمه‌ی جوشان باشیم.

سعـی بر ایــن بود که مهــارت‌های مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتی‌ست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که می‌تواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.

__________________________

- هنر آن است که فردی بی‌هیاهوهای سیاسـی و خودنمایی‌های شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)

- هرچه زمان می‌گــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجب‌تر و فوری‌تر" احساس می‌کنم.
امام خامنه‌ای (مدّظله العالی)

دستان مشــتاقت را به گرمـی می‌فشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم:
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان