بسم الله الرحمن الرحیم
امامت،ادامه رسالت
پس از طرح مقدماتی که در یادداشتهای گذشته مبحث "فهم درست مهدویت" در رابطه با اصل دین و نبوت و امامت مطرح شد،متوجه شدیم که "چرا وجود تبیین کننده احکام ضروری است؟" و در واقع مقدماتی در رابطه با ضرورت رسالت و وجود رسول مطرح شد.
مسئله دیگر که باید بر روی آن تفکر کرد،این است که "آیا پس از رحلت یاشهادت رسول(ص)،ضرورت رسالت و وجود رسول هم رفع میشود؟" به عبارتی "آیا دیگر نیازی به انجام وظایفی که بر عهده رسول بوده،نیست؟"
میدانیم که حضرت رسول(ص)،براساس محدودیت جغرافیایی-زمانی صرفا توانست پیام دین را به گروه محدودی از مردم برساند درحالیکه پس از رسول، انسانهای بسیاری هنوز امکان وارد شدن به عالم دینی را ندارند و پیام دین به آنها نرسیده است.
میدانیم که "تطبیق" پیام اصلی و کلی دین با زندگی انسانها کار دشواری است که به دلیل وجود موانعی از قبیل کجفهمیها و پیچیدگیها،منافع و ضررها و ... این وظیفه را باید شخصی از طرف خود دین(رسول یا امام)انجام دهد.
میدانیم که بنا بر شرایط و مقتضیات هر دوره و عصر،باید اصل پیام دین،تبیین گردد و باز این وظیفه از عهده انسانهای عادی بر نمیآید.
با رحلت یا شهادت حضرت رسول(ص)،این نیازها(تبلیغ و تبیین و تطبیق و ... دین)رفع نمیشود.پس،نیاز است شخصی وجود داشته باشد که این وظایف را برعهده بگیرد.این شخص،همان "امام" است.امامت،امتداد رسالت است و نسبت امام با دین همان نسبت رسول است با دین(البته با مقداری تفاوت،از قبیل نبودن وحی).
اینگونه است که ما به اصل مبحث امامت میرسیم و ضرورت آن را مییابیم و شئون امام را میفهمیم.
در یادداشتهای بعد،در رابطه با نقش امام و تفاوت آن با تصور ما از آن بیشتر بحث میشود...انشاالله.
برگرفته از مطالب استاد غنوی