بسم الله الرحمن الرحیم
اگر در زندگی انسان مقصد مشخصی نداشته باشد، هر پیشنهادی را میپذیرد و چون افق هایی را به شما پیشنهاد میکنند که آنچنان جدی نیست تا تمام جهت خود را به سوی آن افق معطوف دارید؛ همواره از هدفی به سوی هدفی دیگر تغییر جهت میدهید و در سرگردانی می مانید.پس افق هر انسانی فقط باید شرایط تحقق ولایت امام معصوم باشد.
طبیعتا هر کسی که اهداف زیادی را برای خود در مسیر زندگی تعریف کند دچار سرگردانی خواهد شد، و بدتر اینها اینکه به بعضی از آن اهداف هم نرسد...
اما اگر فردی یک هدف را قرار دهد و کل زندگی خود را در راستای رسیدن به آن ببیند دیگر دچار سرگردانی مذکور نخواهد گشت و یک مسیر درستی را انتخاب کرده و هر لحظه استرس و اضطراب نرسیدن را ندارد، بلکه زندگی سرشار از آرامش خواهد داشت.
و نیز فرهنگ مهدویت یعنی اینکه معتقد باشی که امام معصوم در همه ابعاد زندگی بشر حاکم باشد، حال که امام غایب است لااقل زمینه حاکمیت او را باید فراهم کنیم، و این حاکمیت از طریق حاکمیت ولایت فقیه همراه است
امام مقصد خلقت
قرآن میفرماید:"ای انسان ها خداوند، زمین و آنچه در آن است را برای شما خلق کرده است."
آیا اینها را برای انسانی خلق کرده که که فقط بخورد و بخوابد،یا منظور این است که شرایط برایش فراهم کرده اند تا به کمالات لازمه اش برسد؟!
برای این شما را خلق کرد و از امکانات دنیایی برخوردار کرد، تا امتحانتان کند که کدام یک از شما بهترین عمل را از خود نشان می دهید.
فلسفه وجودی انسان کامل به حضور انسان کامل است؛ لذا این حقیقت انسان کامل به عنوان ظهور کامل بندگی در صحنه عالم موجود است و به یک اعتبار خلیفه خداست در نشان دادن راه به انسان ها.
در قیامت نیز روایت داریم که هر کس با امامش می آید، پس معلوم میشود هر کس برای خود رهبر و پیشوا و امامی گرفته، از شیطان بگیر تا چنگیز و غیره..که قیامت با او مهشور میشود.
در روایات داریم که هر کس بمیرد در حالی که امام خود را نشناخته است، به مرگ جاهلی مرده است.
پس مرگ جاهلی یعنی مرگی که با کفر و نفاق همراه است.پس کسی که امام خود را نه فقط در ظاهر و شناسنامه ای بلکه عمقی و باطنی ایشان را شناخت، خیلی سریع زمینه ارتباط با ایشان پیدا میشود.
همانطور که در ابتدا نیز ذکر شد مقصد خلقت حقیقت انسان کامل یعنی امام است.و نیز در آیات آمده است که حاکمان و وارثان جهان کسانی باشند که مورد استضعاف قرار گرفتند؛
عنایت داشته باشید که مستضعفی که در آیه مورد بحث است شایستگی حاکمیت بر زمین را دارند و لذا نمیشود انسان های معمولی باشند.
برگرفته از کتاب جایگاه و معنی واسطه ی فیض