بسم الله الرحمن الرحیم
امام معصوم برترین انسان است و همواره صاحب برترین صفات پسندیده ی انسانی در بالا ترین و کامل ترین مرتبه.همین تضلع و گوناگونی فضائل انسانی در امام معصوم سبب می شود تا افراد مختلف از هر دین و با هر باوری با اندک آشنایی به چنین شخصیتی مانند میدان مغناطیسی به سوی کمالات وجودی امام معصوم جذب شوند.
حیات عاقلانه و دور شدن از مرگ جاهلی در گرو شناخت امامی است که ویژگی های او عمل به معروف و بر پا ساختن عدل و احسان است و به سخن دیگر ،شناخت حقیقت امامت امام معصوم؛نه تنها آشنایی و مجذوب شدن به فضیلت های انسانی او .
آن کس که امام را به ولی الله ،خلیفه الله ،انسان کامل معصوم و آن که اطاعتش از سوی خداوند واجب شمرده شده است،بشناسد و بداند که امام زنده و حاضر است و اعمال ما را می بیند و در قیامت صاحب مقام شفاعت است،از برکات و آثار بی نظیر معرفت امام بهره مند می شود و به کمال زندگی معقول بار یافته و از نقصان مرگ جاهلی می رهد.
انسان زمانی به حیات انسانی دست می یابد که آثار حیات انسانی از او بروز کند.
ظهور نور ایمان در ظاهر و باطن انسان از آثار حیات انسانی است،پس جامعه ای که از نور ایمان بهره ای ندارد نه به حیات حقیقی انسانی بار یافته و نه جامعه ای انسانی به شمار می رود ،هر چند بهره ای از گرایش به وجوه برجسته ی اخلاقی امام داشته باشد.
تابش نور ایمان و بهره مندی از حیات انسانی منوط به شناخت امام معصوم هر عصری است.
کسب معرفت عمیق و ثمر بخش به امام معصوم هر عصر، وظیفه ای همگانی است تا د پرتو آن انسان ها به حیات انسانی دست یابد.
هر آنچه را عقل و قرآن و سنت به رسمیت می شناسند ،معروف است و در زمره ی کمالات شناخته می شود .و حسد ،کبر،خودبینی ،فخر فروشی و ...رسمیتی ندارند و منکرند.
شخصی که امام را با این سنت علمی و عملی بشناسد ،به او اقتدا کرده و ماموم او می شود.
به نقل از امام صادق (ع) نشانه ی امام و ولی هر زمان:آشنایی کامل به حلال و حرام الهی و به آنکه همگان خواه د مسائل علمی یا در مسائل عملی به حضرتش نیازمند ند و او از دیگران بی نیاز است.
در آیه (لِیُنذِرَ مَن کانَ حَیًّا و یَحِقَّ القَولُ عَلَی الکافرین) نشان می دهد کافر از حیات انسانی و الهی بی بهره و زندگی حقیقی از آن مو منان است.نا آشنا بودن به امام عصر مرگ جاهلانه در پیش دارد.
حیات عاقلانه و خدا پسند ،مرهون شناخت و اطاعت از امام هر عصر است و باید کوشید با یافتن نشانه های عملی شناخت و پیوند با آن حضرت، این معنی را از علم به عین آورد.
هر اجتماعی از انسان ها همواره نیازمند رهبری مقتدر است،تا امور خویش را تحت تدبیر او تمشیت کند؛اما مسئله امامت و ولایت ،برتر از رهبری و تمشیت امور دنیایی مردم است.
برخی معتقدند که بشر موجودی اجتماعی و مدنی است و همواره نیاز به انبیا و امامانی دارد ،تا با وضع قوانین و اجرای آن ها ،بقای نظم و پیشرفت تمدن بشری را تامین و تضمین کنند.خواجه نصیر الدین طوسی این استدلال را به چالش کشیده و گفته :این بیان در اثبات ضرورت نبوت و امامتتام نیست؛چون بسا انسان ها و جوامعی که هرگز دینی اختیار و از پیامبر و امامی پیروی نمی کنند؛ ولی بهتر از ما زندگی می کنند.پس ضرورت نبوت و امامت بدان جهت نیست که در پرتو آن دنیایمانبه سامان برسد،بلکه از آنجا که ما موجودی ابدی هستیم و راهی تا بی نهایت در پیش داریم ،پیمودن سعادت ابدی خود را نیازمند بعثت انبیا و نصب ائمه می دانیم.
وجود مبارک امام معصوم، قلب و عقل این عالم است و خطاهای علمی و عملی در راستای هدایت و رهبری او اصلاح می پذیرد.
ابدیت بشر و نیازمندی او به معلم و مصحح عقاید ،اخلاق و اعمال است که مایه رستگاری ابدی وی می گردد و ضرورت وجود انبیا و ائمه معصوم را اثبات می کند.
قرآن بعثت انبیا و نصب امامان را از بزرگترین منت ها می شمارد.امامت ،این منت الهی همواره می ماند و مردم از آن بهره مند و در هر عصر ی دارای امامی معصوم اند .
وجود امام ،لطفی است و تصرفش لطف دیگر و غیبت امام و عدم تصرف آن حضرت از ناحیه ی ماست و به دیگر سخن ،وجود امام هر چند هم مستور باشد ،لطف الهی و منت عظیم خداست.
دنیا پرستان به ظاهر زنده و به باطن مرده اند ؛اما عالمان راستین و مردان پاک بعد از مرگ هم زنده اند ،زیرا از حیات حقیقی انسانی حظی برده اند و از درونشان حیات معنوی حقیقی جوشیده است.