" جلسه هفتم دوره عمومی کانون مهدویت تسنیم "
"بسم الله الرحمن الرحیم"
پنجشنبه شب و صبح جمعه مصادف با 28 و 29 آبان ماه 94، جلسه ایی با حضور 11 نفر از خواهران کادر کانون مهدویت تسنیم ، پیرامون برنامه ها و طرح های پیشنهادی کانون تا پایان ترم، در خوابگاه کرمانی برگزار شد.
لازم به ذکر است که شب جمعه برای تجدید عهد و پیمان به زیارت قبور شهدای اصفهان رفتیم و دعای پر فیض کمیل را مهمان آنها بودیم.
کــوچــه را آب بـــزن، آئیـنــه در دســت بـگـیــر
سورهی وصل بخوان، زان که نگار آمدنی است
به شکر و سپاس الهی به مناسبت امامت امام زمان (عج)؛
همایش مهدی یاوران در مسجد مقدس جمکران برگزار میشود:
زمان: دوشنبه 30 آذرماه مصادف با 9 ربیع الاول؛ ساعت 13:30 الی 17:30.
ساعت حرکت، 7 صبح روز دوشنبه و ساعت برگشت از قم ساعت 21 همان شب
حرکت از جلوی مسجد امام خمینی (ره).
جهت ثبتنام:
نام و نامخانوادگی خود را به همراه کُد ملّی و شمارهی دانشجویی در بخش نظرات همین پُست ثبت فرمائید.
کارگاه تلاوت تکرار
با سخنرانی استاد علا الدین اسکندری / شنبه 23/ مهر/94
من در این جلسه تنها چند سوال مطرح خواهم کرد تا زمینه ای برای کسانی که خیری در آن ها است و گمشده ای دارند شود تا مطالعه کنند،انگیزه مطالعه در زمینه خودشناسی وضرورت دین و ضرورت انبیا و اینکه آیا ضرورتی دارد یا نه؟
دوتا مقدمه را بیان کنم که لازم وضروری است:
1-ما دراین جلسه نمیخواهیم وقت همدیگر را تلف کنیم چون معمولا جلسات ما حاصل و ثمری نداشته وزمینه تحولی ایجاد نشده لذا ما میخواهیم دراین جلسه زمینه و بایه تفاهمی شکل بدهیم.برای بحث حقیقت اولین چیزی که برای انسان ضرورت دارد این است که فکر خود را آزاد کنیم یعنی فکر و ذهن خود را از تعصبات و پیش فرض های دینی آ زاد کنیم تا متوجه شویم چه حقیقتی میخواهد بیان شودوحالا چرا میگوییم فکر را باید آزاد کرد؟چون انسان اسنعدادهای مختلفی دارد وهچنین دارای روح ،قلب ،فکر ،شعور وتدبر نیز می باشد که کاربرد های هریک با دیگری کاملا متفاوت است در قسمن های مختلف قرآن نیز ذکر میشود افلا یتدبرون یا افلا یتشکرون یا افلا یعقلون یا لهم قلوب لا یفقهون بها که هرکدام از آنها کارایی جدا ازهم دارند شما برای استفاده بهینه از یک دستگاه یا ماشین تا قطعات وکار هریک را نشناسید نمینوانید استفاده بهینه ازآن داشته باشید چون باید بدانید این دستگاه کار خود را انجام میدهد یا مثلا یک پزشک برای مداوا تا کار قلب،چشم،کبد،کلیه رانشناسد وبا تغذیه هریک آشنا نباشد ومریضی ومرگ و میر هر یک را نداند نمیتواند طبیب باشد لذا ماهم تا استعدادهای خود را نشناسیم نمینوانیم تشخیص دهیم که عقل و یا فکر من کار میکند یا خیر و متاسفانه و همه ی اینها یک کاسه شده اند درمنابع دینی هم اینها رااز هم تفکیک نکرده اند و روح وعقل و نفس وفکر را تفکیک نکرده و از مریضی و مرگ اینها خبر نداریم ومثلا ما سقم قلب داریم و یا جنایات عظیم من قلبم را میرانده است ودر این زمینه قرآن کریم میفرماید ازنعمت های خداوند بهرمند نمیشوید نه مال و نه فرزندان مگر کسی که با قلب سالم در حضور خداوند خود حاضر شود و لذا ما حتی در ابتدایی ترین مسایل خود شنا سی برایمان گنگ و مبهم است
بسم الله الرحمن الرحیم
انسان آفریده شده است تا از علایق سطحی خود عبور کند/ مومن به خاطر مبارزه با نفس روزی 70 بار میمیرد!
انسان آفریده شده است تا از علایق سطحی خود، رد شود. این علاقه سطحی را باید دور بریزیم. پشت این علایق سطحی، چیز دیگری پنهان شده است که باید آن را پیدا کرد. مثلا خواستۀ سطحی تو، خانهدار شدن است ولی خواسته عمیق پشت آن، خداخواهی است. آن علایق پنهان را باید کشف کرد. انسان شدن، انسان به مبارزه با همین خواستههای سطحی وابسته است، البته این مبارزه باید با یک برنامۀ صحیح انجام شود و اگر کسی برای مبارزه با هوای نفس، به دنبال برنامه باشد آن برنامه را اسلام ارائه کرده است.
اگر از علاقههای آشکار به علاقههای پنهان عبور کنیم «جهاد اکبر» شکل گرفته است.
اختیار وقتی معنی دارد که بین دو چیزی که انتخاب کردهای یکی از آنها ارزشمندتر ولی پنهانتر است؛ و دیگری بیارزشتر ولی پیداتر و آشکارتر است. اگر از این علاقۀ آشکار به آن علاقه پنهان عبور کنی؛ جهاد اکبر شکل گرفته است و مبارزه با نفس پدید میآید که نخ تسبیح فضائل و خوبیهای انسان است. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: «مخالفت با هوای نفس نظام دین را شکل میدهد؛ نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى»(؛ غررالحکم/حدیث32) و در جای دیگر میفرمایند: «رأس دین مخالفت با هوای نفس است؛ رَأْسُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ غررالحکم حدیث35»)
بسم الله الرحمن الرحیم
مدتهاست با یک سوال دست به گریبان م.
میخواهم با شما در میان بگذارم شاید گره این سوال در دستان شما باشد . انشاءالله که همین طور است .
· - هر تمدنی 5 شاخصه دارد، که نمیتوان از آنها فاکتور گرفت:
امنیت،عدالت،حرمت انسانی،آزادی و محبت
· - امروزه تمدن غرب که حاصل علم بدون دین است، در همه ی این 5 شاخصه به بن بست رسیده و به جای امنیت، تعادل وحشت به ارمغان آورده. با بررسی عملکرد سازمان ملل به عنوان بزرگترین مرجع عدالت و پدیده ی "حق وتو" میتوان پی به سراب بودن عدالت و حرمت انسانی و آزادی برد. محبت نیز در مانند بقیه ی فاکتورها در جهان امروز رو به خاموشی می رود.
· - تمدن اسلامی در تمامی موارد بالا حرف برای گفتن دارد، که در ادامه مطلب به بررسی آن می پردازیم.
· که یکی از مظاهر بزرگ و کامل محبت در تمدن اسلامی، راهپیمایی اربعین است که بزرگترین همایش و رژه همگانی در تمام طول تاریخ و جغرافیای بشریت است.
· - امروز، مردم عالم که تشنه ی محبت و انس حقیقی هستند باید ببینند مکتبی به اسم اسلام حسینی و اسلام عاشورایی، سرچشمه ی محبتی است که می توانند در ابعاد وسیع و چند میلیونی پیاده روی اربعین شاهد آن باشند.
و این ان شاالله زمینه معرفی مکتب سعادت بخش اسلام به تمامی عالم خواهد شد.
متن کامل گفتگو در ادامه مطلب
پیوست:
1. آیت الله حائری شیرازی در همایش ملی ظرفیت های فرهنگی و تمدنی کنگره بزرگ اربعین حسینی:بروید رابطه محبت صاحبخانه را نسبت به مهمان های اربعین فیلمبرداری کنید. انتظار نداشته باشید سینمای شرق یا غرب این کار را انجام دهد.
2.حجت الاسلام پناهیان که در مسیر پیاده روی اربعین به سمت کربلا بودند، با دعوت امام خامنه ای به مراسم روضه ی اربعین در بیت رهبری به تهران بازگشتند. صوت بیانات ایشان در بیت رهبری در لینک پایین قابل دانلود می باشد.
گوشه ای از فرمایشات ایشان:
دانلود صوت سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در بیت رهبری/ 11آذرماه 94
بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون به ادامه ی بحث پیرامون اختیار انسان و ارتباط آن با مبارزه علیه نفس پرداخته میشود:
اگر دو یا چند تمایل دارای میل یکسان از طرف ما باشند و کشش یک طرف بیشتر نباشد، انتخاب معنا نخواهد داشت و انسان حیوان میماند. و اگر میل به یک انتخاب، بیشتر باشد، طبیعی است که همیشه آن را انتخاب میکنیم و باز هم اختیار بیمعنا خواهد بود.
طراحی خدا برای معنادار شدن اختیار انسان:<<علایق ارزشمند ولی پنهان>> در مقابل <<علایق کمارزش ولی آشکار>>
خداوند سیستم جالبی را برای معنادار شدن اختیار و انتخاب انسان طراحی کرده است؛ به این صورت که خداوند دو نوع علاقه در وجود انسان قرار داده است که یکی؛ سنگینتر، ارزشمندتر، عمیقتر ولی پنهانتر است و علاقۀ دیگر، سطحیتر، کمارزشتر، سبکتر و باشیرینی کمتر، اما آشکارتر است. و اختیار در این جا معنی پیدا میکند که شما از تمایل آشکار و سطحی خودت عبور میکنی و به تمایل عمیق و ارزشمندتر مراجعه میکنی. از اینجا به بعد است که انسان، معنی پیدا میکند و هویت انسانی، تجلی پیدا میکند و اصلاً فلسفه وجودی انسان، همین است.
انسان باید از تمایلات کمتر ولی ملموستر عبور کند تا به تمایلات عمیقتر برسد/تمایلات کمتر و سطحیتر را «هوای نفس» مینامند.
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بیمعناست. ظهور امام واقعهای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـیشود.
ظـهـور آینـدهی امـام مـسـتلزم اسـتـحالهی قلـب انسانهاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.
ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع میدانیم.
و ایـن بـهانـهای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.
نــام کــانون را بــا الــهام از آیـهی 27 سورهی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمهی جوشان باشیم.
سعـی بر ایــن بود که مهــارتهای مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتیست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که میتواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.
__________________________
- هنر آن است که فردی بیهیاهوهای سیاسـی و خودنماییهای شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)
- هرچه زمان میگــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجبتر و فوریتر" احساس میکنم.
امام خامنهای (مدّظله العالی)
دستان مشــتاقت را به گرمـی میفشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم: