زن آنگونه که باید باشد

بسم الله الرحمن الرحیم

در دوره‌های تاریخ، با تغییر شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به تدریج تعاریفی که انسان از خودش دارد نیز تغییر می‌کند. در دنیای جدید تعریف انسان تنها به موجودی با نیازهای ساده‌ی انسان‌های نخستین مثل خوراک، پوشاک، نسل‌آوری و ... محدود نمی‌شود و روز به روز این تعریف پیچیده و گسترده‌تر می‌گردد. بدیهی است که به تبع آن تعریف زن و مرد هم متفاوت می‌شود.

 امروزه زن به حضور در جامعه در موارد مختلفی چون تحصیل نیاز دارد و در جامعه نیز نیازهایی پدید آمده که نقش زن در رفع آن‌ها مطرح می‌شود. حال سؤال این است که با این شرایط باید در گذشته ماند و با همان تعاریف با زن برخورد کرد و یا تسلیم زندگی مدرنیته شد و آن طور که غرب تعریف می‌کند با زن ارتباط برقرار کرد؟

قطعاً هیچ یک از این دو نمی‌تواند موجب شناخت هویت زن و تعامل صحیح با او شود و لذا هر دو می‌تواند بحران‌ساز باشد. چرا که زنان،  مادران جامعه‌اند و مادران عقاید، تفکرات، اخلاقیات و به دنبال آن نحو‌ه‌ی عمل یک جامعه را شکل می‌دهند. پس اگر آن‌ها درست عمل نکنند حیات یک جامعه به خطر می‌افتد.

مطالب برگرفته از کتاب زن آنگونه که باید باشد از استاد طاهرزاده

۰ نظر ۰

تنها مسیر / 12

·  بسم الله الرحمن الرحیم

بهترین راه برخورد با رنج‌ها، انکار و غفلت نیست؛ بلکه علاقه پیدا کردن به زجر کشیدن در راه خداست/ قبل از شنیدن دستورات خدا، تشنۀ دستورات خدا شویم /اگر انسان دنیا را شیرین ببیند، دین را تلخ می‌بیند «مبارزه با نفس» جزء لاینفک حیات انسان است و الّا یا حیوان بود یا فرشته! / همۀ نعمت‌های دنیایی که از خدا گرفته‌ایم، باید پس بدهیم.

                               راه صحیح متقاعد شدن به دینداری، شناخت واقعیت دنیا و حیات انسان است.

                               


گاهی از اوقات ما نباید به متقاعد بودن خودمان برای دینداری نگاه کنیم، بلکه باید همه چیز را از نو بسازیم. شاید اشکالی در مراتب متقاعد شدن ما وجود داشته باشد. اگر مراتب متقاعد شدن ما برای دینداری درست انجام نشده باشد، مشکلاتی پیش می‌آید که چنین علائمی دارد: کاهل نمازی، کندی در سیر و سلوک الی‌الله و اطاعت از خدا. یعنی ایمان هست، اما عمیقاً متقاعد نشده‌ایم.

بسیاری از کسانی که دینداری برایشان سخت است، به دینداری عمیقاً متقاعد نشده‌اند. این افراد منکر خدا، پیغمبر (ص) و بهشت و جهنم نمی‌شوند ولی هنوز چنین سؤال‌هایی هم در ته دلشان هست که «چرا این دستور و آن دستور به ما داده شده است؟» عدم متقاعد شدن در مورد این سؤال‌ها باعث می‌شود به حرف دین درست گوش نکنند.

در اینجا ما بحث را از «ایمان به غیب» دین شروع نکرده‌ایم، بلکه از درست دیدن واقعیت شروع کرده‌ایم.

چرا باید ابتدا از شناخت واقعیت دنیا و حیات انسان شروع ‌کنیم؟/ قبل از شنیدن دستورات خدا، تشنۀ دستورات خدا شویم.

ما می‌خواهیم قبل از اینکه دستورات خدا را بشنویم، خودمان را محتاج دستورات خدا ببینیم. قبل از اینکه پیامبران خدا با ما حرف بزنند، درد و نیازمندی خودمان به طبیب را درک کرده باشیم. اگر طبیب بیاید و احوال ما را بپرسد، در حالیکه ما هنوز هیچ دردی در خود احساس نمی‌کنیم، ممکن است به طبیب بخندیم و کار او را جدی تلقی نکنیم. اما اگر به تشنگی رسیده باشی، قدر زلال زمزم دین را درک می‌کنی و لذت می‌بری و از آن نوش جان می‌کنی.

اگر به کسی که ضرورت و نیاز خودش به دین را نفهمیده، دین را عرضه کنی، می‌گوید من برای چی باید دینداری کنم؟! آنوقت چون سؤال این فرد، معترضانه است؛ اگر جواب صحیح هم بشنود، غالباً دوست ندارد متقاعد شود. اگر به کسی که هنوز با درک رنج‌های دنیا تشنه دین نشده است، بگویی نماز بخوان! می‌گوید: برای چی نماز بخوانم، اصلاً خدا چه نیازی به نماز من دارد؟ انسان باید ابتدا یک دردی پیدا کند و بعد به او بگویند مرهم درد تو، نماز است. او با اشتیاق می‌پرسد: چگونه، چطوری؟ و راحت با جان و دل می‌پذیرد.

شیطان دنیا را شیرین جلوه می‌دهد. اگر انسان دنیا را شیرین ببیند، دین را تلخ می‌بیند.


صوت این قسمت جهت دانلود به‌زودی گذاشته می‌شود.


۰ نظر ۰

تنها مسیر/ 10

بسم الله الرحمن الرحیم


در این بخش، مرور کوتاهی بر روی برخی مباحث مطرح شده در سخنرانی استاد پناهیان (سلسله مباحثی تحت عنوان "تنها مسیر") خواهیم داشت که میتوان گفت کلیدی‌ترین نکته این مباحث "مبارزه با نفس" است.

همچنین ارتباط" رنج" با "جهاد علیه نفس" و نیز نابجایی این جهاد (گاهی اجباری!) در این بخش مطرح می‌شود.

حتی آدم‌های هوسران هم نمی‌توانند از مبارزه با نفس فرار کنند/ اگر در جای لازم مبارزه با نفس نکنیم، مجبور می‌شویم  مبارزه با نفسِ بی‌اجر کنیم/ فراگیری «رنج»، کمک خدا برای مبارزه با نفس/ مبارزه با هوای نفس مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیه‌ها را به هم پیوند می‌دهد/

 اصلی‌ترین و تنها کار ما در طول زندگی، مبارزه با هوای نفس است.

اساساً در مقابل خداپرستی، یک پرستش کلیدی وجود دارد که هواپرستی است. لذا مبارزه با هوای نفس، نظام دین است و مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیه‌ها را به هم پیوند می‌دهد. اصلی‌ترین و تنها کاری که ما همیشه در طول زندگی خود داریم، مبارزه با نفس است. ولی ما غالباً به این مسأله توجه نداریم و بسیاری از انرژی‌های ما به دلیل پرداختن به موارد غیر اولویت‌دار، هرز می‌رود، در حالی که فقط باید یک موضوع را مراقبت کنیم و آن هم مبارزه با نفس است.

متأسفانه توجه لازم به مسألۀ جهاد با نفس در اکثر آدم‌ها نیست و تلقی درستی از این معنا وجود ندارد. در حالی که پیامبر اکرم (ص) اوج اعمال خوب را که جهاد در راه خداست و در آن قله رفیعی به نام شهادت هم وجود دارد را «جهاد اصغر» نامیدند و جنگ کردن با تمایلات درونی را "جهاد اکبر"نام نهادند. (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص‏ بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ: مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ. قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ؟ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ 1)

اینکه همه انسان‌ها اعم از مؤمن و کافر در رنج آفریده شده‌اند، کمک می‌کند رنج‌ها را راحت‌تر تحمل کنیم.

جهاد با نفس کار سختی است ولی شما که می‌خواهید با دوست‌داشتنی‌های خود مبارزه کنید، در این راه تنها نیستید. خداوند، دنیا و نظام هستی هم شما را در این مبارزه کمک می‌کنند. اینکه همۀ انسان‌ها اعم از خوب و بد، مؤمن و کافر همه در رنج آفریده شده‌اند، کمک می‌کند که شما رنج‌ها را راحت‌تر تحمل کنید.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» 2؛ یعنی همه انسان‌ها در رنج آفریده شده‌اند. اگر کسی بی‌دینی کند، رنج خودش را کاهش نمی‌دهد و اگر کسی دینداری کند، رنج او افزایش نمی‌یابد. سختی و رنج در مسیر زندگی انسان‌ها تا لحظۀ مرگ و ملاقات خدا وجود دارد و این در هستی و خلقت انسان تعبیه شده است؛ خداوند متعال می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ» 3 یعنی ای انسان! تو پیوسته با تلاش و رنج فراوان به سوی پروردگار خود حرکت می‌کنی و سرانجام او را ملاقات خواهی کرد.


از مبارزه با نفس نمی‌توان فرار کرد/اگر در جای لازم، مبارزه با نفس نکنیم، مجبور می‌شویم در جایی که اجری ندارد مبارزه با نفس کنیم.

1. کافی، 5، 12

2. سورۀ بلد، آیۀ 4

3. سورۀ انشقاق، آیۀ 6

1

دانلود صوت جلسه


۰ نظر ۰

تنها مسیر /9

بسم الله الرحمن الرحیم

 

باید فرزندان خود را راطوری تربیت کنیم که پذیرای دردها و رنج ها باشند/

 انتخاب نوع رنج ؛ تنها راه پیش پای انسان/ رنج خود عامل شکوفایی !

 

عموماً نگاه مردم به «خوب بودن، هدف خلقت و مسیر بندگی» نگاه درستی نیست.

 

یکی از آسیب‌هایی که جامعۀ خوب و در حال رشد ما امروزه با آن مواجه است، این است که نگاه اکثر مردم به زندگی و فلسفه زندگی ، به خوب بودن و هدفِ متعالی حیات انسان، درست نیست. نگاه عمومی نسبت به مسأله تربیت، مسیر عبودیت و سیر و سلوک الی‌الله، نگاه درستی نیست. لااقل می‌توان گفت بسیاری از نگاه‌ها در این موارد، دقیق نیستند.

بسیاری از اطلاعات پراکندۀ ما از معارف دین، درست است ولی در ترکیب نهایی، برداشت درستی از آن‌ها نداریم.


وقتی شما در تاریکی مطلق به اجزاء مختلف بدن یک فیل دست می‌کشید، طبیعتاً با یک نگاه جزء‌نگرانه حدس‌هایی در مورد آنچه لمس کرده‌اید، می‌زنید. وقتی به شکم فیل دست می‌زنید، آن را سقفی محکم می‌پندارید. وقتی پاهای آن را لمس می‌کنید، فکر می‌کنید به ستون‌هایی محکم دست زده‌اید. وقتی به پشت فیل دست می‌زنید، تصور می‌کنید دیواری بلند است. اگر فضا روشن شود و شما هم از کمی دورتر فیل را ببینید، نگاه شما تغییر خواهد کرد و نگاهی درست از تمام فیل پیدا می‌کنید؛ نگاهی که دیگر جزئی نیست و در تاریکی هم نبوده است.

بسیاری از اطلاعات پراکنده ما از معارف دینی، صحیح است، ولی در ترکیب نهایی برداشت درستی از آن‌ها نداریم. مثلاً نمی‌دانیم ارتباط میان این‌همه آیات و روایات، با یکدیگر چگونه است؟ از کجا و از کدام دستور باید شروع کرد؟ آیا می‌توان عموم معارف دینی را در یک نخ اصلی مانند تسبیح قرار داد و سرنوشت همه را تعیین کرد؟ چگونه می‌توان نگاه درستی به مجموعه معارف دینی و پیوند بین آن‌ها، پیدا کرد؟ مهمترین فایده چنین تغییر نگاهی این است که تکلیف خودمان را تشخیص می‌دهیم.

ما در زندگی یک تکلیف بیشتر نداریم و فقط باید مراقب یک چیز باشیم نه صدها چیز!

۰ نظر ۰

تنها مسیر/ 8

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کنار گذاشتن برخی از دوست داشتنی‌ها ، موضوع اصلی زندگی است که هر روز و هر لحظه با آن درگیر هستیم ، «نه» گفتن به دوست داشتنی‌ها باعث درک هویت انسانی است.


موضوع اصلی زندگی این است که برخی از دوست داشتنی‌هایت را کنار بگذاری. کنار گذاشتن برخی از دوست داشتنی‌ها، یک مسأله نیست که یک‌بار آن را حل کنی و تمام شود؛ بلکه موضوع اصلی زندگی است که هر روز و هر لحظه با آن درگیر هستیم. مبارزه با نفس را باید در جای جای زندگی و لحظه به لحظه آن دید و تشخیص داد.

گاهی نه گفتن به نفس اینطور است که چیزی را دوست داری و به تو نمی‌دهند که باید صبر کنی و رضایت داشته باشی. گاهی هم اینطور است که چیزی را دوست داری، آن را به تو داده‌اند ولی نباید به آن دست بزنی که در اینجا باید اطاعت کنی. گاهی «تکلیف» تو به دست نزدن به یک دوست داشتنی تعلق گرفته است که باید اطاعت کنی و گاهی «تقدیر» تو، به نداشتن یک دوست داشتنی تعلق گرفته است که باید رضایت داشته باشی. این اطاعت و رضایت؛ همان مبارزه با نفس را شکل می‌دهد که موضوع اصلی زندگی بشر است.

ما برای یک مبارزۀ دائمی با دوست‌داشتنی‌ها خلق شده‌ایم/این مبارزه نیاز به برنامه‌ای دارد که دین آن را ارائه کرده.

 

ما برای نبردی مداوم با دوست داشتنی‌ها آفریده شده‌ایم و این مبارزه نیاز به برنامه‌ای دارد که دین آن را ارائه کرده است. اهمیت مبارزه با نفس را در برخی روایات به وضوح می‌توان دید؛ حضرت علی علی(ع) فرمودند: «رشد نفس در مخالفت با اوست؛ فِی‏ خِلَافِ‏ النَّفْسِ‏ رُشْدُهَا»(تحف العقول/ص91) و در روایت دیگری می‌فرماید: «رشد انسان در مخالفت با شهوت است؛ الرُّشْدُ فِی‏ خِلَافِ‏ الشَّهْوَة»(تحف العقول /214)

همچنین از امام جواد(ع) نقل شده است که میفرماید: «بنده، هرگز حقیقتِ ایمان را به کمال نمى‌رساند، مگر آنکه دینش را بر هوس خود ترجیح دهد، و هرگز به هلاکت نمى‌افتد، مگر زمانى که هوس خود را بر دینش ترجیح دهد؛ لَن یَسْتَکمِلَ العبدُ حقیقةَ الإیمانِ حتّى یُؤْثِرَ دِینَهُ على شَهْوَتِهِ، و لَن یَهْلِکَ حتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ على دِینهِ» (کشف الغمه/ج2/ص348).

تنها عاملی که ما را در مبارزه با دوست‌داشتنی‌ها کمک می‌کند، خوف است!!!

 

خداوند متعال می‌فرماید: «و اما کسى که از موقعیت پروردگارش ترسیده و از هواى نفس جلوگیرى کرده است، جایگاهش بهشت است؛ وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ * فَإِنَّ الجَْنَّةَ هِىَ الْمَأْوَی»(نازعات/40 و41)

متأسفانه خیلی‌ها اهمیت و ضرورت ترس از خدا را نمی‌دانند و یا از کنار آیات مربوط به ترس از خدا و عذاب جهنم، به راحتی عبور می‌کنند؛ در حالی که موضوع اصلی زندگی ما مخالفت با دوست داشتنی‌ها است و تنها عاملی که ما را در مبارزه با دوست‌داشتنی‌ها کمک می‌کند، خوف است. ترس از جهنم و ترس از مقام ربوبی بیشترین کمک را برای مبارزه با نفس به انسان می‌رساند. در روایتی امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هیچ چیزی غیر از خوف مؤمن را اصلاح نمی‌کند؛ الْمُؤْمِنُ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْف‏»(کافی/ج2/ص71)

۰ نظر ۰

تنها مسیر/ 7

بسم الله الرحمن الرحیم 


ما در تعیین چگونگی دنیای خود تأثیر زیادی نداریم و بسیاری از امور دنیوی ما از قبل تقدیر شده است، ولی در انتخاب نوع حیات اخروی خود و کیفیت آن، اختیار و آزادی داریم و با تولید ارزش افزوده است که نوع این حیات اخروی را تعیین می‌کنیم!

ما برای این آفریده شده‌ایم که در خودمان تغییر و تفاوت ایجاد کنیم و از آن در جهت تولید ارزش افزوده کمک بگیریم. انسان تنها موجودی است که برای ایجاد ارزش افزوده توانمند شده است. مثلاً در حیات مادی خودش از گیاهان خشک و بلااستفاده، برخی صنایع دستی مانند سبد را درست می‌کند، که نوعی تولید ارزش افزوده است.

اما تولید ارزش افزوده در بررسی هدف نهایی و آخرت انسان، چه جایگاهی دارد؟ ما با خلق ارزش افزوده، نوع حیات خودمان را در آخرت تعیین می‌کنیم.

یکی از دلایل هولناک بودن روز قیامت این است که انسان می‌فهمد چه مقدار در تعیین جزئیات حیات آخرتش نقش مستقیم و مؤثر داشته است. قرار است ما با تولید ارزش افزوده در این دنیا، بر میلیاردها میلیارد سال که انتهایی ندارد و ابدی است، تأثیر مستقیم بگذاریم.

"ما بیشتر دنبال حل مشکلات زندگی دنیوی خود هستیم، در حالی که «اختیار» ما برای انتخاب چگونگی حیات اخروی ماست"

 

خلقت ما در این دنیا برای تولید ارزش افزوده است و این ارزش افزوده، نوع حیات ما را در آخرت تعیین می‌کند. ما به اشتباه مدام دنبال حل مشکلات زندگی دنیوی خود هستیم، در حالی که اختیار ما برای انتخاب چگونگی حیاتمان در آخرت است و بسیاری ازمشکلات دنیایی ما اصلاً حل نمی‌شود!!!

۰ نظر ۱

" دوره عمومی "

"جلسه هشتم دوره عمومی کانون مهدویت تسنیم"

 


" چقدر به خودت می رسی؟"                                                                                    

 

درست است که علم من و ثروت من زیاد شده اما خودم چی؟؟؟

من اسیر اینها شده ام و مغرور به همین ها...

و این اسارت و این غرور علامت حقارت و کم شدن من است (رشد/عین.صاد)

 

راستی اصلا تو به خودت می رسی؟؟؟       

 

اگر تو به اندازه ای که به اتاق ها و دستشویی هایت می رسی، به دلت و به خودت سر می کشیدی، دل تو و سینه تو، طور سینا بود!( نامه های بلوغ ص 16)

 

جلسه هشتم دوره عمومی تسنیم با موضوع خود شناسی ، با حضور ارجمند استاد اسکندری (نویسنده کتاب اندیشه های پنهان)

زمان: جمعه 4 دی ماه 94 ساعت 9 صبح

مکان: تالار طباطبایی دانشکده پزشکی

 

۱ نظر ۱

"دوره عمومی تسنیم"

" جلسه هفتم دوره عمومی کانون مهدویت تسنیم "


"با حضور ارجمند استاد صغیرا"

با موضوع : سبک زندگی دانشجویی ، مهارت های ارتباطی و اخلاق اجتماعی

زمان : روز جمعه27 آذر 94 ساعت 8:30

مکان : دانشکده دارو سازی ٬ کلاس شهید خرازی


۰ نظر ۱

"جلسه تسنیمی ها"


"بسم الله الرحمن الرحیم"

 

پنجشنبه شب و صبح جمعه مصادف با 28 و 29 آبان ماه 94، جلسه ایی با حضور 11 نفر از خواهران کادر کانون مهدویت تسنیم ، پیرامون برنامه ها و طرح های پیشنهادی کانون تا پایان ترم، در خوابگاه کرمانی برگزار شد.

لازم به ذکر است که شب جمعه برای تجدید عهد و پیمان به زیارت قبور شهدای اصفهان رفتیم و دعای پر فیض کمیل را مهمان آنها بودیم.

 

 

 

 

 

 

۰ نظر ۱

دوره عمومی کانون مهدویت تسنیم

 

 

" جلسه ی دخترانه "

با موضوع : " دختران رسانه ای و رسانه ی دختران "

با حضور ارجمند: استاد همتیان

زمان : سه شنبه 24 آذر ساعت15:30

مکان : تالار طباطبایی دانشکده پزشکی

  

۰ نظر ۱
About Me
سلام علی آل یس
تا زمانی که انـسان تـوان شـناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتـن از ظـهور او بی‌معناست. ظهور امام واقعه‌ای نیسـت که ناگـهان روزی اتفـاق افتد، بلـکه امـری اسـت کـه هـر روز در وجـدان مـؤمنان شیعی، حاصل مـی‌شود.
ظـهـور آینـده‌ی امـام مـسـتلزم اسـتـحاله‌ی قلـب انسان‌هاست و این ظهور تدریجی به ایمـان پیـروان و نفس وجود آنان بستگی دارد.

ما نیز معنـای انتـظار را نارضـایتی از وضـع مـوجود و تلاش جهت بهبود اوضاع می‌دانیم.

و ایـن بـهانـه‌ای شـد تـا بـامــدد ربّ مــنّان در سـال 1388در کانونی با نام متبرک «کانـون مـهـدویت تسنیم» با هــدف اعـتلای اسـلام و تلـاش در جـهت تعجیل فرج گرد هم آمدیم.

نــام کــانون را بــا الــهام از آیـه‌ی 27 سوره‌ی مبارکه مطففین (وَ مِـزَاجُهُ مِن تَسْــنِیمٍ عَـیْنًا یَـشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) "تسـنیم" برگزیدیم تا بکوشیم مصداقی از معنای آن و همچون آن چشمه‌ی جوشان باشیم.

سعـی بر ایــن بود که مهــارت‌های مخـتلفی برای منـتظران آن حضــرت تبــین و تفــسیر شود. کانون فرصــتی‌ست برای اعـلام حــضور هـر مـنتظری که خــواهان به ســر آمدن ایــن انتـظار است تا به هر نحوی که می‌تواند در جهت تحقق اهداف انتظار بکوشد.
و به انتظار تو دیگر ننشـستیم، یا علــی گفتیم و به امید آمدنتان ایستادیم،
باشد که قبول درگاهتان افتد.

__________________________

- هنر آن است که فردی بی‌هیاهوهای سیاسـی و خودنمایی‌های شیــطانی بــرای خــدا به جهاد برخیزد و خــود را فــدای هــدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
امام خمینی (رحمة الله علیه)

- هرچه زمان می‌گــذرد، تجــمع اصــحاب حــق را، "واجب‌تر و فوری‌تر" احساس می‌کنم.
امام خامنه‌ای (مدّظله العالی)

دستان مشــتاقت را به گرمـی می‌فشــاریم، اینجا کانون مهدویت تسنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم:
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان